قوانین و مقررات مربوط به وقف در کشور ما بسیار پراکنده می باشد و بدین جهت تسلط بر این حوزه بسیار دشوار بوده و مستلزم دارا بودن تجربه و آگاهی از رویه قضائی می باشد. به جرات می توان گفت افراد متخصص در این حوزه و وکلای متخصص امور و دعاوی مربوط به اوقاف بسیار اندک می باشند. حتی بسیاری از وکلا و قضات علیرغم دانش حقوقی بالا، فاقد مهارت کاربردی در این زمینه می باشند. در دعاوی مربوط به اوقاف استفاده از خدمات و مشاوره اهل فن و وکیل متخصص امری اجتنابناپذیر است. وکلا میتوانند با ارائه مشاوره و خدمات حقوقی مناسب، به بهبود و توسعه نهاد وقف کمک کنند و از تضییع حقوق افراد جلوگیری نمایند. وکیل اوقاف به وکیلی اطلاق میشود که در زمینه حقوق وقف و اوقاف تخصص دارد و میتواند به افراد، سازمانها و نهادهای مربوط به امور وقف و اوقاف مشاوره و خدمات حقوقی ارائه دهد. این وکلا با قوانین و مقررات خاص مرتبط با وقف آشنا هستند و توانایی حل و فصل دعاوی مربوط به اوقاف را دارند.
تکالیف و مسئولیت های وکیل اوقاف
وکیل متخصص در امور اوقاف مسئولیتها و تکالیف خاصی دارد که به شرح زیر است:
مشاوره حقوقی: ارائه مشاوره به موکلین در زمینه مسائل حقوقی مرتبط با موقوفات، از جمله ثبت موقوفات، تغییرات در شرایط وقف و دیگر مسائل قانونی.
تنظیم و ثبت اسناد: تهیه و تنظیم اسناد قانونی مربوط به موقوفات، از جمله وقفنامهها و قراردادها و پیگیری ثبت این اسناد در مراجع مربوطه.
وکالت در دعاوی مربوط به موقوفات: یکی از وظایف وکیل متخصص اوقاف طرح دعوی و حضور در محاکم و دفاع از حقوق موکل خویش برای حفاظت از حقوق موقوفات و منافع مربوط به آنها می باشد.
نظارت بر رعایت قوانین: اطمینان از اینکه تمامی فعالیتها و تصمیمگیریها در زمینه موقوفات مطابق با قوانین و مقررات جاری باشد.
حل و فصل اختلافات: تلاش در برقراری مصالحه و حل و فصل اختلافات میان وراث، متولیان و دیگر ذینفعان.
تحقیق و بررسی حقوقی: انجام تحقیق و بررسیهای لازم در مورد تاریخچه و وضعیت حقوقی موقوفات و شناسایی موانع قانونی.
بهترین وکیل اوقاف باید دارای چه ویژ گی هایی باشد ؟
دانش و تخصص بالا در حوزه اوقاف و موقوفات: آشنایی عمیق با قوانین و مقررات مربوط به وقف و موقوفات، از جمله قوانین مدنی، قانون اوقاف و امور خیریه و دیگر قوانین مرتبط.
تجربه عملی: داشتن تجربه کافی در زمینه پروندههای مربوط به موقوفات و توانایی مدیریت دعاوی و اختلافات مرتبط.
مهارتهای تحلیلی: توانایی تجزیه و تحلیل مسائل پیچیده حقوقی اوقاف و ارائه راهحلهای مناسب برای مشکلات مختلف.
توانایی مذاکره: مهارت در مذاکره و حل و فصل اختلافات به صورت دوستانه و قانونی، بهویژه در مسائل مربوط به توافقات با سازمان اقاف و یا وراثت و تقسیم اموال موقوفه.
اخلاق حرفهای: رعایت اصول اخلاقی و حرفهای، از جمله صداقت و مسئولیتپذیری در قبال موکلان و امور مرتبط.
مهارتهای ارتباطی: توانایی برقراری ارتباط مؤثر با موکلان، مراجع قضائی و سایر ذینفعان، بهخصوص در شرایط پیچیده و حساس
انواع خدمات وکیل متخصص اوقاف
وکلا متخصص در امور اوقاف خدمات متنوعی ارائه میدهند. آنها در مشاوره حقوقی درباره قوانین و مقررات وقف به مراجعان کمک میکنند و توضیحات لازم را درباره حقوق و وظایف واقفان، موقوف علیهم و متولیان ارائه میدهند. همچنین، این وکلا در تنظیم اسناد رسمی وقف تخصص دارند و به واقفان در تهیه و تنظیم صحیح این اسناد کمک میکنند تا با قوانین سازگار باشند.
مدیریت و اداره موقوفات نیز بخشی از خدمات این وکلا است. آنها به واقفان و متولیان کمک میکنند تا موقوفات را بهطور بهینه مدیریت و بهرهبرداری کنند. در صورت بروز اختلافات بین واقفان، موقوف علیهم یا سایر ذینفعان، وکلا به حل و فصل این اختلافات در محاکم قضایی یا از طریق میانجیگری میپردازند.
تفسیر و اجرای شروط وقف نیز از دیگر وظایف وکلای متخصص است. آنها شروط و قیود مندرج در اسناد وقف را تفسیر کرده و اطمینان میدهند که این شروط بهدرستی و دقیق توسط متولیان اجرا شوند.
اگر نیاز به تغییر، تعدیل یا تبدیل موقوفات باشد، وکلا مشاوره حقوقی لازم را ارائه میدهند و کمک میکنند که این تغییرات با قوانین و مقررات موجود انطباق داشته باشد. پیگیری امور ثبتی اسناد وقف نیز از خدماتی است که وکلا
مزیت های استفاده از وکیل متخصص اموال و املاک موقوفه
استفاده از وکیل در دعاوی و مشکلات حقوقی مربوط به اوقاف به دلایل متعددی بسیار مهم است. نخستین نکته این است که دعاوی مربوط به موقوفات معمولاً به قوانین و رویههای قضایی پیچیدهای وابستهاند. وکلای متخصص اوقاف به دلیل تحصیلات و تجربهای که در این زمینه دارند، توانایی درک عمیقتری از این قوانین را دارند و میتوانند به طور مؤثری آنها را در عمل به کار ببرند. یک وکیل متخصص اوقاف میتواند پرونده را به دقت تحلیل کند و نقاط قوت و ضعف آن را شناسایی نماید. این تحلیل میتواند شامل بررسی شواهد، مستندات و سایر اطلاعات مربوط به پرونده باشد. وکیل اوقاف در تهران و یا سایر شهرهای ایران میتواند استراتژیهای مؤثری برای دفاع یا پیگیری دعاوی تدوین کند و تصمیمات آگاهانهتری برای موکل بگیرد.
مدیریت مستندات نیز از جمله وظایف کلیدی وکیل متخصص اوقاف است. دعاوی پیچیده مربوط به موقوفات معمولاً شامل حجم بالایی از مستندات و شواهد هستند که باید به درستی جمعآوری و ارائه شوند. یک وکیل با تجربه در زمینه اوقاف میتواند این فرآیند را به طور مؤثری مدیریت کرده و اطمینان حاصل کند که تمامی مستندات در زمان مناسب و به صورت صحیح ارائه میشوند.
نمایندگی در دادگاه نیز یکی از مهمترین وظایف وکیل اوقاف است. وکیل میتواند در دادگاه به نمایندگی از موکل خود سخن بگوید، استدلالهای قانونی ارائه دهد و از حقوق او دفاع کند. این مسئله به ویژه در دعاوی غامض و مبهم موقوفات که ممکن است شامل جزئیات فنی و حقوقی باشد، بسیار حائز اهمیت است.
علاوه بر این، وکیل میتواند در مراحل مذاکره و تلاش برای رسیدن به توافقهای خارج از دادگاه با سازمان اوقاف و یا طرف دعوا نقش بسزایی ایفا کند. در بسیاری از موارد، حل و فصل مسائل خارج از دادگاه میتواند سریعتر و کمهزینهتر باشد و وکیل میتواند با استفاده از مهارتهای مذاکره خود به این فرآیند کمک کند.
همچنین، یکی از مزایای بزرگ بکارگیری وکیل متخصص اوقاف و موقوفات، کاهش استرس و نگرانیهای مربوط به دعاوی حقوقی است. وقتی که شما یک وکیل را به عنوان نماینده خود انتخاب میکنید، میتوانید بر روی دیگر جنبههای زندگیتان تمرکز کنید و از بروز مشکلات قانونی و عواقب آن جلوگیری کنید.
در نهایت، اشتباهات کوچک در دعاوی پیچیده اوقاف میتوانند تبعات جدی و غیرقابل جبرانی داشته باشند. وکیل میتواند از بروز این اشتباهات جلوگیری کند و شما را در مسیر درست هدایت کند. به همین دلیل، داشتن وکیل در دعاوی مربوط به موقوفات نه تنها به افزایش شانس موفقیت کمک میکند، بلکه از نظر روحی و روانی نیز آرامش بیشتری به شما میبخشد.
راهنمای شناخت و انتخاب بهترین وکیل اوقاف
برای پیدا کردن یک وکیل متخصص در امور اوقاف، ابتدا میتوانید از منابع معتبر و قابل اعتماد شروع کنید. مثلاً میتوانید از دوستان، آشنایان یا همکارانی که تجربه همکاری با وکیل در زمینه اوقاف داشتهاند، مشورت بگیرید و نظرات آنها را بشنوید. سپس میتوانید به جستجو در اینترنت بپردازید و سایتهای حقوقی معتبر یا وبسایتهای وکلا را بررسی کنید. توجه به نظرات و بازخوردهای مشتریان قبلی و مطالعه درباره تجربیات و موفقیتهای وکیل میتواند به شما کمک کند تا اطمینان حاصل کنید که وکیل انتخابی شما تخصص و تجربه کافی در این زمینه دارد.
ملاقات حضوری با وکیل نیز میتواند به شما کمک کند تا از نزدیک با رویکرد و نحوه کار او آشنا شوید و ببینید آیا وکیل میتواند نیازهای شما را برآورده کند یا خیر. در این ملاقات، مهم است که به نحوه ارتباط وکیل با شما، میزان توجه او به جزئیات و سوالات شما، و همچنین راهکارهایی که برای حل مشکل شما پیشنهاد میدهد، دقت کنید. در مشاوره اولیه با وکیل، سوالاتی در خصوص تجربیات گذشته او، میزان تخصصش در امور اوقاف، پروندههای موفقی که داشته، و نحوه کار وکیل بپرسید تا بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید.
همچنین، بررسی مدارک و مجوزهای وکیل و اطمینان از دارای بودن پروانه وکالت وی اطمینان حاصل نمایید.
در نهایت، پس از جمعآوری اطلاعات و بررسیهای لازم، تصمیمگیری کنید و وکیلی را انتخاب کنید که دارای بیشترین تخصص و تجربه در حوزه اوقاف بوده و بیشترین اعتماد و اطمینان را به شما میدهد و میتواند نیازهای حقوقی شما را به بهترین شکل ممکن برآورده کند.
هزینه و حق الوکاله وکیل اوقاف
یکی از مواردی مه مهم است و باید به آن توجه نمود همیزان هزیته دریافتی توسط وکیل متخصص اوقاف می باشد. اغلب وکلایی که دارای تخصص و تجربه بیشتری هستند، حق الوکاله ی بالاتری دارند ولی حتماً توجه کنید که اعلام حق الوکاله بالا الزاماً به معنی دارا بودن تخصص و تجربه وکیل در زمینه موقوفات و اوقاف نیست. مناسب بودن حق الوکاله یکی از فاکتورهای انتخاب وکیل می باشد، البته باید توجه نمود که معیار حق الوکاله به تنهایی موجب انتخاب اشتباه نگردد. بنابراین فاکتور حق الوکاله و هزینه وکیل را در کنار فاکتورهای دیگر که ذکر شده مبنای انتخاب خویش قرار دهید. میزان هزینه و حق الوکاله وکیل اوقاف بسته به شرایط مخنلفی از جمله توانایی و تخصص و تجربه وکیل، موضوع و پیچیدگی پرونده، مال موضوع دعوی، مرجع و مرحله مورد رسیدگی، میزان اقداماتی که وکیل باید انجام دهد و میزان زمانی که پرونده نیاز دارد و شهر . منطقه ای که در آن دعوی مطرح می گردد و ... متفاوت می باشد و مطمئناً نمی توان حق الوکاله ثابتی را بیان نمود. در این خصوص پس از مراجعه به وکیل اوقاف حتما از وی بخواهید که میزان هزینه ها را بطور شفاف به شما اعلام نماید.
مفهوم و پیشینه وقف
وقف یک مفهوم برآمده از اعماق تاریخ و متاثر از کلام معصومان و فقیهان است و قانون مدنی نیز در تبیین مبحث وقف وام دار فقه امامیه است. وقف مبتنی بر خیرخواهی و ترویج نیکوکاری و نوع دوستی و سهیم نموده دیگران در دارایی های شخصی است. قرآن از واژه وقف سخن به میان نیاورده و و مفسران آن را ذیل عنوان صدقه مورد بحث فرار می دهند. مطابق با ماده 56 قانون مدنی وقف عبارت است از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود. وقف عقد عینی رایگان منجز و تملیکی با پیشینه طولانی در ایران و جهان است. قانون مدنی با الهام از نظریه مشهور فقیهان امامیه در باره آن قاعده سازی کرد. جوهره این عقد دگر خواهی و نیکو کاری است؛ فقیهان با تکیه بر کلام معصومان احکام این نهاد را تبیین و در باره فروعات آن تفسیرهای گوناگون و گاه ناهمسان ارائه کردند.
قانون ازلی نیست و سیاست بر ایجاد و زوال آن تاثیر گذار است و این معنی به طور شفاف در باره وقف دیده می شود. نظریه انتقال ناپذیری موقوفات در فرایند اجرای قانون اصلاحات اراضی کنار گذاشته شد و تعداد پرشماری از زارعان صاحب نسق از سند مالکیت اراضی وقفی برخوردار شدند. این رویکرد پس از پیروزی انقلاب دگرگون و قانون ابطال اسناد و فروش رقبات آب و اراضی موقوفه به تصویب رسید. بازگشت موقوفات منشا اختلافات خصوصی و عمومی زیادی شد و قوه مقننه را واداشت تا با تفسیر قوانین و وضع قوانین تکمیلی مسیر را که در پیش گرفته بود ادامه دهد.
نظام حقوقی موقوفات طی شصت سال گذشته ( ۱۳۴۰ تا ۱۴۰۰ خورشیدی) در معرض دو جریان فکری متضاد قرار داشته است
- تبدیل به احسن و بیع موقوفات عام و خاص در فرایند اجرای قانون اصلاحات اراضی
- بازگشت موقوفات عام و خاص پس از پیروزی انقلاب اسلامی به وضعیت پیشین.
قانون على الاصول عطف بماسبق نمیشود و ناظر بر آینده است. مقنن بطور استثنا و برای تامین منافع و مصالح پر اهمیت قوانینی را تصویب و به گذشته سرایت می دهد. در این باره دو قانون با عنوان مشابه قانون ابطال اسناد فروش رقبات آب و اراضی موقوفه به سالهای ۱۳۶۳ و ۱۳۷۱ با هدف ابطال اسناد فروش رقبات به تصویب رسید. این قوانین از وصف جامعیت تهی و از جهت جبران زیانهای وارده به مالکان دارای حسن نیت عادلانه نبود و در نتیجه آن :
- به سبب عدم توجه به منشا وقف و مشروعیت مالکیت واقف، شامل آن بخش از املاکی که به زور از ید مالکان خارج و سپس به نفع آستان قدس وقف شده بود نیز می گردید؛
- به سبب عدم تعیین معیارهای محدود کننده شامل اسناد جنگل ها و مراتع نیز می گردید؛
- به سبب عدم پیش بینی شیوه های جبران زیانهای وارده بر مالکان رسمی موجب نارضایی آنان گردید.
تدابیر لازم برای رفع بخشی از کاستیها با وضع قوانین پیش گفته با الحاق دو تبصره به ماده واحده قانون ابطال اسناد فروش رقبات آب و اراضی موقوفه به تاریخ ۱۳۸۰/۲/۱۴ اتخاذ شد. با این حال آن دسته از اراضی جنگلی مراتع و منابع ملی که در حریم موقوفات قرار داشت و همچنین اراضی ای که قبل از تاریخ ۱۳۶۵.۱۲.۱۶ احیاء شده بود کماکان مشمول احکام کلی وقف باقی ماند فقدان معیار شفاف در باره حریم، منشا اختلافات دیگری شد که تا حدی باقی و منشا اختلافات بین متولیان و متصرفان املاک است.
حقوق مکتسب از رسوبات مهم قانون اصلاحات اراضی است. زارعان صاحب نسق و یا قائم مقام آنان غاصب اراضی موقوفه نبودند. با وجود آن، ابطال اسناد مالکیت موقعیت حقوقی آنان را متزلزل میکرد مقنن برای تقویت این موقعیت دو مزیت را برقرار کرد.
- الزام به برقراری رابطه استیجاری با زارع صاحب نسق و یا متصرف قانونی؛
- حق بهره مندی از حق مکتسب و تقویم آن پیش از خلع ید.
نقش عرف در ایجاد حقوق استیجاری پر اهمیت است. هیات عمومی شعب حقوقی دیوان عالی کشور با صدور رای اصراری شماره ۵-۱۳۸۱/۲/۲۴ نشان داد به موضوع پویایی حقوق و بالندگی آن توجه دارد و مستاجران موقوفات از حقی به نام اولویت و یا تصرف برخوردارند. این حق ارزش مالی دارد و قابل تقویم است.
ویژگی های وقف
از ویژ گی های وقف می توان به پراکندگی و نابرابری و شریعت گرایی و انعطاف ناپذیری و بازگشت پذیری اشاره نمود. اراضی و اموال غیر منقول در نتیجه وقف از مدار داد و ستد خارج و بیع آن بی اعتبار میشود جهت مصرف به عنوان یک خواسته فردی بی شباهت به کاربری اراضی و املاک به عنوان یک الزامی قانونی نیست. مقابله این دو یکی از چالشهای حقوق وقف و شهرسازی است. افزون بر آن ایستایی وقف و پویایی توسعه در سطح ملی و محلی نیازمند بازبینی مصادیق تبدیل به احسن و انتقال پذیری املاک موقوفه برای رفعنیازمندی های عمومی است. انعطاف ناپذیری احکام موقوفات بر مبنای شریعت گرایی در فتاوای برخی از فقیهان نامدار در باره موضوعاتی همانند تخریب مسجد برای تعریض خیابان ها دیده می شود؛ فقه شهرسازی و رابطه وقف با حقوق توسعه ، مسیر طولانی در پیش دارد و هم اکنون به میانه راه نیز نرسیده است.
وقف عام تبديل مالكيت خصوصی به منفعت همگانی و پاکیزه ترین شیوه انتقال مالکیت است. هنگامی که وقف با قصد قربت انجام میشود این پاکیزگی به بالاترین درجه خود می رسد. وقف فضولی مبنای قانونی استواری ندارد؛ معیار مالکیت در فرایند وقف دانشگاه آزاد اسلامی مورد توجه قرار گرفت وقف نامه رسمی دانشگاه که در دفترخانه اسناد رسمی تنظیم و به تایید هیات امنا رسیده بود در معرض بررسی دو هیات فقهی و حقوقی منتخب مقام رهبری قرار گرفت و سرانجام وقف این مرکز بزرگ آموزشی و پژوهشی نادرست تشخیص داده شد. فرایند وقف دانشگاه و سپس بی اعتباری آن یک تجربه بزرگ حقوقی و درسنامه پر اهمیت برای سیاستمداران و حقوقدانان و وکلای متخصص اوقاف و موقوفات محسوب می شود.
تعریف موقوفه و نحوه ایجاد آن
به مالی که مورد وقف قرار می گیرد و در جریان عقد وقف، از مالکیت مالک خارج شده و منافع آن به موقف علیه یا موقوف علیهم انتقال می یابد، مال موقوفه گفته می شود. قصد عنصر سازنده عقد و وقف حاصل آمیزش ایجاب و قبول است. زمان انتقال مالکیت در عقود تملیکی پر اهمیت است. مبیع به صرف ایجاب و قبول و تعیین ثمن معامله به مشتری منتقل میشود، ولی مال موقوف به صرف اجرای صیغه عقد به شخصیت حقوقی موقوفه تبدیل نمیشود و عنصر دومی به نام قبض نیاز است. کمال وقف پس از برقراری سلطه موقوف علیه و یا حاکم بر مال موقوف حاصل میشود.
شرایط وقف مال موقوفه و جهت مصرف ان در فرایند شکل گیری عقد وقف پراهمیت است. وقف بر معدوم باطل است و افزون بر شرایط موقوف علیه مال موقوف نیز باید موجود باشد. پس وقف خانه ای که بعدا احداث و خریداری می شود صحیح نیست و همچنین اموال مصرف شدنی از گستره وقف بیرون است. جوهره وقف دگر خواهی و پرهیز از خود خواهی و تامین منافع شخصی است، پس وقف برای خود باطل است. وقف برای هدف غیر مشروع و وقف اموال دیگری را نیز باید به حکم بطلان اضافه کرد.
انواع وقف
وقف به دو نوع عام و خاص تقسیم میشود که هر یک ویژگیها و اهداف خاص خود را دارند:
۱. وقف عام
وقف عام به وقفهایی اطلاق میشود که نفع آن به عموم مردم تعلق دارد. در این نوع وقف، واقف بهطور کلی یک مال یا اموال را برای امور خیریه، مذهبی، اجتماعی یا فرهنگی وقف میکند. بهعنوان مثال، ساخت مساجد، بیمارستانها، مدارس و مراکز علمی میتواند نمونههایی از وقف عام باشد. هدف از وقف عام، کمک به جامعه و برطرف کردن نیازهای عمومی است.
۲. وقف خاص
وقف خاص به وقفهایی گفته میشود که نفع آن به افراد یا گروه خاصی اختصاص دارد. در این نوع وقف، واقف بهوضوح تعیین میکند که چه افرادی یا گروههایی از منافع وقف بهرهمند خواهند شد. بهعنوان مثال، وقف مالی برای تأمین هزینه تحصیل یک دانشآموز خاص یا کمک به خانوادهای مشخص در سختی مالی، میتواند نمونههایی از وقف خاص باشد. هدف از وقف خاص، تأمین نیازهای خاص و فردی است.
اداره موقوفه
شخصیت حقوقی موقوفه پس از اجرای صیغه وقف و قبض پدیدار می شود. اداره آن بر عهده متولی است و واقف اوصاف و مدت تصدی متولی و حدود اختیارات وی را تعیین می کند. او همچنین مجاز است این سمت را برای خود حفظ نماید.
موقوفات حسب مورد به دو شکل اداره میشوند :
- موقوفات منصوص التوليه
- موقوفات مجهول التوليه.
هیچ موقوفه ای نباید بدون متولی باقی بماند؛ در صورت سکوت واقف در تعیین متولی امور موقوفه در وقف خاص بر عهده موقوف علیه خواهد بود.
اداره موقوفات عام بدون متولی بر عهده سازمان اوقاف و امور خیریه است. متولی مجری نیت واقف و تامین کننده مصلحت موقوفه است. انحراف از مقصد و منفعت منظور ناممکن نیست و نظارت مراقبت را فزونی میبخشد و به دو شکل پدیدار می شود:
- نظارت اختیاری
- نظارت اجباری
واقف مجاز است ناظر یا ناظرانی را بر عملکرد متولی قرار دهد. ناظر ممکن است از جهت ماهیت حقیقی یا حقوقی و از جهت نوع نظارت استصوابی یا استطلاعی باشد. سازمان اوقاف و امور خیریه بر عملکرد متولیان نظارت دارد. شرط منع نظارت و مداخله سازمان اوقاف از جمله شروط بحث بر انگیز مرتبط با حقوق وقف محسوب میشود. وقف تبدیل مال آزاد به محبوس است نه تبدیل مال خصوصی به دولتی که مدیرت مقامات اداری بر آن توجیه شود. قاعده فقهی « الوقوف على حسب ما يوقفها اهلها » نشان از گستره اختیارات واقف در اداره موقوفه دارد..
قانون تشکیلات و اختیارات سازمان حج و اوقاف و امور خیریه مصوب ۱۳۶۳، مرز بین نظارت و اداره موقوفه را بدرستی ترسیم نکرده است؛ ابهام در قانون نویسی موجب فزونی مرافعات می شود و بدین ترتیب بخش قابل توجهی از انرژی و هزینه دادگستری صرف رسیدگی به اختلافات متولیان و ادارت اوقاف در باره تولیت میشود.
رابطه واقف و موقوفه پس از وقف و قبض مال موقوف قطع میشود مگر آنکه سمت تولیت برای او حفظ شده باشد.میزان مرافعات مربوط به وقف اموال غیر منقول در صورت رواج نظریه تشریفاتی بودن وقف اینگونه اموال و لزوم مداخله سردفتران اسناد رسمی در تنظیم وقف نامه کاهش می یابد. سردفتر به عنوان متخصص در امور قرادادها باید مفاد آن را تفهیم و متعاقدین را از آثار عقد وقف آگاه نماید.