مطالبه اضافه یا کسری مساحت مبیع (ملک – زمین – بنا)

یکی از موضوعات رایج در معاملات ملکی، اختلاف در مساحت واقعی ملک با متراژی است که هنگام معامله در قرارداد ذکر میشود. در بسیاری از مواقع، خریدار یا فروشنده قبل و یا بعد تحویل ملک و یا پس از اخذ صورتمجلس تفکیک متوجه میشوند که مساحت بنا بیشتر و یا کمتر از مقدار توافقشده در قرارداد است و این اختلاف میتواند موجب طرح دعوا برای مطالبه اضافه یا کسری مساحت مورد معامله یا همان مبیع شود. در صورت بروز این زیاده یا نقیصه در ملک بسیاری از افراد با خود می گویند که خب مشکل خاصی ایجاد نشده و نتیجه آن کاملاً مشخص است و می توان به سادگی عین مال و یا مبلغ روز میزان و متراژ اضافه یا کم شده را مطالبه نمود، در حالیکه مطابق با قوانین جاریه این امر دارای پیچیدگی های بسیار مهم حقوقی می باشد و با تصور بسیاری از افراد کاملاً در تضاد می باشد. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر میشود که بدانیم بسیاری از قراردادهای خرید و فروش ملک به صورت قولنامهای یا تنظیمی در دفاتر معاملات املاک انجام میشوند و ممکن است جزییات حقوقی و قانونی مربوط به بروز این اختلاف پیش بینی نگردیده و همین موضوع بستر بسیاری از اختلافات و دعاوی حقوقی را فراهم میکند.
در نتیجه آشنایی با شرایط و ضوابط مطالبه اضافه یا کسری مساحت بنا و اطلاع از حقوق و تکالیف هر یک از طرفین معامله، میتواند از بروز مشکلات حقوقی و مالی جلوگیری نماید. در ادامه به بررسی کامل موارد حقوقی و نحوه اقدام قضائی و نحوه دفاع در این دعوا و نکات کلیدی بسیار مهم را برای شما بیان می نمائیم. پیشنهاد می کنیم تا آخر این مقاله با ما باشید.
فهرست مطالب
اضافه یا کسری مساحت مبیع به چه معنا می باشد و چه زمانی محقق می گردد؟
اختلاف در میزان مساحت مورد معاملات یا همان مبیع ممکن است در خصوص آپارتمانهای نوساز، زمین و خانههای قدیمی صورت پذیرد و درک دقیق مفهوم مطالبه اضافه مساحت و شرایط آن برای هر دو طرف معامله ضروری است. اختلاف مساحت ملک زمانی رخ میدهد که مساحت واقعی بنا بیشتر و یا کمتر از مقداری باشد که در قرارداد قید شده است. مطالبه اضافه یا کسری مساحت بنا به این معنا می باشد که یکی از طرفین نسبت به مطالبه وجه اضافه یا کسری بنا اقدام نماید. بدیهی است که اگر این مطالبه مربوط به کسری مساحت باشد از جانب خریدار و اگر مربوط به اضافه مساحت باشد از جانب فروشنده صورت می پذیرد.
نکته: اکنون با توجه به اینکه بیشتر املاک دارای سند رسمی می باشند که متراژ دقیق بنا در اسناد رسمی املاک قید گردیده است، بروز این اختلاف اغلب در قراردادهای پیش فرش و یا پیش خرید املاک ملاحظه می گردد.

توافق قراردادی نسبت به تحقق اضافه یا کسری مساحت مبیع
مطابق با قسمت اخیر ماده 355 قانون مدنی طرفین می توانند نسبت به محاسبه زیاده یا نقیصه مبیه تراضی نمایند و همچنین مطابق با ماده 10 قانون مدنی قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نمودهاند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است. بنابراین طرفین می توانند در هنگام تنظیم قرارداد به آثار احتمالی اختلاف در مساحت مبیع ورود پیدا نموده و در این خصوص تعیین تکلیف نمایند. در اکثر قراردادهایی که مخصوصا توسط مشاورین املاک تنظیم گردیده است ملاحظه می گردد که درج این مهم مورد غفلت قرار گرفته و مغفول مانده است.
اهمیت قرارگیری ثمن در مقابل کل و یا اجزاء مبیع
مطابق با ماده 355 قانون مدنی اگر ملک به شرط داشتن ماحت معین فروخته شده باشد، یعنی متعاملین توافق نموده باشند که این متراژ و مساحت در مقابل این میزان ثمن قرار گیرد (مثلاً 500 متر زمین کلاً به مبلغ 5 میلیارد تومان) و در خصوص قرارگیری هر جزء از ثمن در مقابل هر جزء از مبیع ( مثل 500 متر زمین ار قرار متری 10 میلیون تومان) توافقی محقق نگردیده باشد، در صورت ایجاد اضافه یا نقیصه در مساحت اگر معلوم شودکه کمتر از آن مقداراست مشتری حق فسخ معامله را خواهد داشت و اگر معلوم شود که بیشتر است بایع می تواند آن را فسخ کند مگر اینکه درهردوصورت طرفین به محاسبه زیاده یا نقیصه تراضی نمایند.
آثار حقوقی و تفاوت تجزیه پذیر بودن یا عدم قابلیت تجزیه پذیری مبیع
به نظر می رسد ماده ۳۸۵ قانون مدنی در مقام بیان مصادیق مبیعی است که تجزیه آن بدون ضرر ممکن نمی شود و به شرط بودن مقدار معین فروخته شده ولی در زمان تسلیم کمتر یا بیشتر درآید که درصورت اولی مشتری و درصورت دوم بایع حق فسخ خواهدداشت. به عنوان مثال یک دستگاه آپارتمان که عین خارجی و تجزیه ناپذیر است با وصف و شرط مساحت معین مثلا 105 متر موضوع قصد مشترک طرفین واقع و عوضی به تناسب اجزاء ترکیب شده و یا بهتر است بگوئیم هر متر آپارتمان معین نگردیده است و به عبارتی ثمن مثلاً 15 میلیرد تومان در برابر کل مبیع (کل 105 متر) و بدون توجه به بهاء هر جزء از مساحت مقرر گردیده است. فلذا اگر در مانحن فیه هیچگونه تراضی فیمابین خریدار و فروشنده صورت نپذیرفته باشد، هر یک بسته به وجود زیاده یا نقیصه مطابق با قانون می توانند از طریق تقدیم دادخواست مبنی بر فسخ معامله طرح دعوا نمایند و اذن الزام طرف مقابل به پرداخت بهای اضافه مساحت موجود چه به صورت زمان معامله و چه قیمت روز و در هیچ مقرره قانونی صادر نگردیده است.
بررسی ماده 355 قانون مدنی
مطابق با ماده 355 نقانون مدنی میز اگر ملکی به شرط داشتن مساحت معین فروخته شده باشد و متعاقباً مشخص گردد که کمتر و یا بیشتر از مساحت معین بوده است، برای خریدار و فروشنده حسب مورد حق فسخ معامله به لحاظ تحقق خیار تخلف از وصف یا شرط ایجاد می گردد، مگر اینکه طرفین به محاسبه نقیصه یا زیاده تراضی نموده باشند. نظریه شرط داشتن مساحت معین موضوع ماده 355 قانون مدنی نوعی شرط صفت است، بنابراین در صورت کسری مساحت مبیع بنا به تصریح همان ماده (۳۵۵) خریدار فقط می تواند معامله را فسخ نماید مگر اینکه خریدار و فروشنده در این باره تراضی نمایند.

مع الوصف در صورتی که خریدار و یا فروشنده از حق فسخ ایجاد شده در قبال تخلف از وصف استفاده نکنند به معنای این است که مبیع را با همان وصفی که وی تسلیم شده و با اضافه و یا کسری مساحت قبول نموده اند و حق مطالبه مبیع اضافه و یا ثمن اضافه پرداخت شده را نخواهند داشت.
در جایی که شخصی ملکی را خریداری می نماید و بعدا کشف می گردد که ملک کمتر از میزان مورد توافق بوده است، ماده 355 بیان می دارد که اگر ثمن معامله در برابر جزء جزء مبیع قرار نگرفته بلکه کل ثمن در برابر کل مبیع قرار گرفته و به تعبیر دیگر شرط مقدار به عنوان وصف ملک مورد تراضی متعاملین قرار گرفته و ثمن برای کل مبیع بدون توجه به بهای هر جزء از مساحت معین شده باشد، خریدار مزبور فقط حق فسخ معامله را دارد و دعوی مطالبه بخشی از ثمن بابت کسری مبیع محکوم به بطلان است.
بسیار از بنده این امر مورد سئوال قرار می گیرد که شرط داشتن وصف و شرط در مبیع به چه معنا می باشد. در پاسخ می توان گفت که در برخی مواقع طرفین با یکی از آنان نسبت به وجود وصف مبیع یا مقدار آن تردید دارند، به عنوان مثال شخصی می خواهد زمینی را خریداری کند که فاقد سند رسمی مالکیت است و فروشند بر بنیاد قراردادهای ایادی سابق و در راستای حدود اربعه مشخص شده در پی فروش ملک خویش می باشد و یا اینکه در بسیاری از موارد طرفین نسبت به پیش خرید و یا پیش فروش ملک اقدام می نمایند که در زمان تنظیم قرارداد تعیین متراژ دقیق ممکن نیست، در این موارد طرفین میتوانند بیع را به شرط داشتن وصف یا مقدار و مساحت معین برای مبیع واقع سازند در این مورد بیع بر مبنای شرط واقع می شود، پس اگر برای مساحت زمین یا آپارتمان به عنوان وصفی از موضوع معامله طرفین اهمیت بیشتری قائل باشند و معامله را به شرط داشتن مساحت معین انجام دهند این شرط اثر شرط صفت را دارد، یعنی اگر مبیع آن صفت را دارا نباشد مشروط له حق فسخ دارد، یعنی هرگاه زمین یا آپارتمان زیادتر باشد فروشنده و هرگاه کمتر درآید خریدار حق بر هم زدن معامله را دارد.
نکته: حکم ماده ۳۵۵ قانون مدنی ویژه املاک نیست؛ هر جا که مورد معامله به عنوان کل تجزیه ناپذیر فروخته شود و مقدار یکی از اوصاف آن کل است مانند فروش قالیچه و قیمت در برابر همان کل قرار گیرد اجرا میشود .
تبیین حقوقی موارد 355، 384 و 385 قانون مدنی در کنار یکدیگر
ماده ۳۸۴ قانون مدنی که بیان میدارد: «هرگاه در حال معامله مبیع از حیث مقدار معین بوده و در وقت تسلیم کمتر از آن مقدار درآید مشتری مخیر است که بیع را فسخ کند یا قیمت موجود را با تأدیه حصه ای از ثمن به نسبت موجه قبول نماید و از طرفی در ماده ۳۸۵ قانون مذکور که در مقام بیان مصادیق مبیعی است که تجزیه آن بدون ضرر ممکن نمی شود و به شرط بودن مقدار معین فروخته شده ولی در حسن تسلیم کمتر باشد مشتری حق فسخ معامله را خواهد داشت. عبارت «تراضی» و «قبول در مواد ۳۸۴ و ۳۵۵ قانون مدنی دلالت بر امری ارادی می نماید نه اکراهی در صورت پذیرش دعوا در واقع دادگاه متداعیین را به صورت اکراهی به انجام معامله وادار میکند و چنانچه در جلسه دادرسی دادگاه سعی در اصلاح و سازش اصحاب دعوا داشته باشد و نتیجه آن منجر به تراضی طرفین برای قیمت ما به التفاوت گردد دادگاه نسبت به صدور گزارش اصلاحی اقدام مینماید.
به نظر می رسد مقررات ماده ۳۵۵ ناظر به موردی است که مبیع به شرط مقدار معین فروخته شده و اختیار فسخ معامله در نتیجه کم یا زیاد شدن آن (مبیع) بر اساس خیار تخلف از شرط یا وصف است ولی ماده ۳۸۴ ناظر به موردی است که تنها مقدار مبیع معلوم است ولی در وقت تسلیم مطابق با مقدار اعلام شده نیست و خیار فسخ مشتری به واسطه تبعض صفقه است نه تخلف از شرط در ماده ۳۵۵ تخلف از شرط به خریدار و فروشنده حق فسخ میدهد، ولی در ماده ۳۸۴ این اختیار ویژه خریدار است و در صورت زیاد شدن مبیع از مقدار اعلام شده زیاده مال بایع است ولی او حق فسخ ندارد. در ماده ۳۵۵ فرض اینست که مقدار تنها به عنوان وصف مبيع آمده لذا تخلف از شرط تنها حق فسخ به مشروط له میدهد ولی در صورت کاستی مقدار مبیع خریدار نمیتواند از ثمن کسر بگذارد و در صورت افزونی مبیع فروشنده نمی تواند مدعی این باشد که زیاده مال اوست ولی در فرض ماده ۳۸۴ ثمن به تناسب واحدهای مقدار معین شده و مبلغ نیز به وسیله مقدار تعیین شده است و به این دلیل خریدار حق کاستن از ثمن را دارد و فروشنده نیز مالک زیاده است.
بررسی تعارض بین ماده 355، 384 و 385 قانون مدنی
بین مواد ۳۵۵ و ۳۸۴ قانون مدنی تعارضی وجود ندارد. ماده ۳۵۵ راجع به مبیع است. بدین توضیح که معامله ملک به شرط داشتن مساحت معین انجام شده لیکن پس از انجام معامله نقصان یا زیادتی متراژ پیدا شده در این صورت تکلیف طرفین معامله مشخص شده است. اما ماده ۳۸۴ در باب تسلیم مبیع مطرح است به صورتی که در حال معامله مبیع از حیث مقدار معین بوده لیکن وقت تسلیم کمتر یا بیشتر از مقدار مورد نظر متعاملین باشد تکلیف آن هم مشخص شده به عبارت دیگر ماده ۳۵۵ صرفاً ناظر به خرید و فروش املاک است و ماده ۳۸۴ راجع به سایر معاملاتی است که در حال معامله مبیع از حیث مقدار معین بوده لیکن وقت تسلیم مبیع نقصان یا زیادتی آن معلوم شده که مطابق ماده مورد اشاره عمل می شود.
مواد 355 و 385 قانون مدنی ناظر به خرید و فروش املاک و مبیع تجزیه ناپذیر هستند. ماده 384 این قانون راجع به سایر معاملاتی است که در آن مبیع از حیث مقدار معین بوده، لیکن در زمان تسلیم نقصان یا زیادتی در آن حاصل می شود. همچنین ماده 384 در مواردی صدق می نماید که مبیع مجموعه ای است قابل انحلال و میزان مشخصی از ثمن در مقابل هر جزء آن مجموعه معین گردیده است.
مفهوم تعلق زیاده به بایع در ماده 384 قانون مدنی
لازم به توضیح است که حتی اگر ماده 384 قانون مدنی را صرفاً مختص مبیع تجزیه پذیر قلمداد ننمائیم، مطابق با قسمت اخیر این ماده «اگر مبیع زیاده از مقدار معین باشد زیاده مال بایع است» و بدیهی است که منظور از زیاده عین مبیع می باشد و نه قیمت آن، زیرا هیچگونه توافق و عقدی در خصوص خرید و فروش اضافه مساحت بنا صورت نپذیرفته است. فلذا در این ماده هیچگونه حقی برای بایع نسبت به مطالبه ثمن و بهای اضافه مساحت بنا ایجاد نگردیده و بایع صرفاً می تواند عین مبیع را مطالبه نماید. حال سئوال این است که در مبیع تجزیه ناپذیر بایع چگونه می تواند زیاده متعلق به خویش را جداسازی نماید !؟ واضح است که با عنایت به مفروض بودن و مشاعی محسوب نگردیدن مال در فرض صدور حکم توسط دادگاه مبنی بر تحویل اضافه بنا و یا خلع ید از آن، اجرای این حکم در خصوص واحد آپارتمان موضوع قرارداد و املاک غیر قابل افراز، محال می باشد و علی الاصول محاکم نمی توانند حکمی صادر نمایند که قابلیت اجرا نداشته باشد. مع الوصف با توجه به فرض حکمت و عقلانیت قانونگذار این نتیجه حاصل می گردد که واضعان قانون مدنی با هوشمندی کامل تالی فاسد این امر را در نظر گرفته و ماده 384 را مختص مبیع تجزیه پذیر قرار داده اند که در اینگونه مبیع امکان جداسازی زیاده برای بایع فراهم گردد و در کنار آن در ماده 385 آثار ایجاد نقیصه یا زیاده در مبیع تجزیه ناپذیر را بیان نموده که منطبق با این ماده برای طرفین صرفاً حق فسخ ایجاد گردیده است.
عدم تعارض ماده ۱۴۹ قانون ثبت با مواد ۳۵۵ و ۳۸۴ قانون مدنی
اعمال ماده ۱۴۹ قانون ثبت منوط به تحقق شرایطی است -۱ وجود سند مالکیت ۲ کشف اضافه مساحت بعد از انتقال ملک اضافه مساحت در محدوده سند مالکیت باشد و -۴ بین مالک و خریدار نسبت به اضافه مساحت قراردادی مورد توافق قرار نگرفته باشد با این ترتیب چنانچه اضافه مساحت خارج از محدوده سند باشد یا توافقی در آن حاصل شده باشد موضوع از شمول ماده ۱۴۹ قانون ثبت خارج است در مجموع تعارضی بین ماده ۱۴۹ با مواد ۳۵۵ و ۳۸۴ قانون مدنی به نظر نمی رسد. در ماده ۳۵۵ قانون مدنی شرط داشتن مساحت معین به عنوان وصف ملک مورد تراضی واقع شده و ثمن برابر کل مبیع و بدون توجه به بهای هر جزء از مساحت معین شده است و خیار فسخ طرفین خیار تخلف از وصف شرط صفت است ولی در ماده ۳۸۴ قانون مدنی تنها مقدار مبیع معلوم است و در وقت تسلیم مطابق با مقدار اعلام شده در نمی آید. به همین جهت خیار فسخ مخصوص خریدار و به دلیل تبعض صفقه است. در نتیجه نظر اکثریت تأیید میشود.
ماده ۱۴۹ قانون ثبت که الحاقی سال ۵۱ میباشد ناظر به مورد خاصی است که پس از انجام معامله معلوم شود مساحت ملک بیشتر از میزان معین باشد و دسترسی به فروشنده امکان نداشته باشد و خریدار هم قصد اصلاح سند مالکیت خود را داشته باشد در این صورت به حکم ماده مرقوم در صورتی که اصلاح سند موجب تجاوزی به مجاورین نبوده و بین خریدار و فروشنده نسبت به اضافه متراژ قراری داده نشده باشد خریدار می تواند قسمت اضافی را بر اساس ارزش ملک در تاریخ اولین انتقال با پرداخت سایر هزینه های قانونی در صندوق ثبت تودیع نماید و ثبت با رسیدگیهای لازم سند مالکیت را اصلاح می کند. در صورتی که با گذشت ده سال فروشنده برای دریافت وجه تودیع شده مراجعه ننماید وجه تودیع شده به حساب درآمد اختصاصی ثبت واریز میشود در جای خود این ماده قانونی کارساز است و با مقررات مواد قانون مدنی در تضاد نیست نشست قضایی مدنی در ماده ۳۵۵ قانون مدنی مبیع به شرط مقدار فروخته شده است. بنابراین اختیار فسخ به استناد خیار تخلف از شرط یا وصف است. در حالی که در ماده ۳۸۴ قانون مدنی مقدار مبیع معلوم بوده است؛ ولیکن در وقت تسلیم معلوم میشود که کمتر از آن مقدار است. به همین جهت خیار فسخ مشتری به دلیل تبعض صفقه است نه تخلف از شرط به عبارت دیگر در ماده ۳۸۴ قانون مدنی فرضی پیش بینی شده که مبیع مجموعه ای است قابل انحلال که میزان ثمن در برابر هر جزء آن مجموعه معین شده است در حالی که ماده ۳۵۵ قانون مدنی ناظر به موردی است که مورد معامله یک کل تجزیه ناپذیر است که ثمن در برابر این کل قرار می گیرد و مقدار وصف آن کل است. در ماده ۳۵۵ قانون مدنی حق فسخ حسب مورد برای مشتری یا بایع ایجاد میشود در صورتی که در ماده ۳۸۴ قانون مدنی حق فسخ برای مشتری به وجود میآید به این ترتیب تعارضی بین مواد مذکور وجود ندارد. نظر اتفاقی بین مواد ۳۵۵ و ۳۸۴ قانون مدنی تعارض وجود ندارد؛ چرا که ماده ۳۵۵ قانون مدنی راجع به مبیع است با این توضیح که معامله ملک به شرط داشتن مساحت معین انجام شده است لکن بعد از معامله زیادتی متراژ پیدا شده که در این صورت بایع می تواند آن را فسخ کند؛ مگر اینکه طرفین به مساحت زیاده تراضی کنند. اما ماده ۳۸۴ قانون مدنی در باب تسلیم مبیع است به صورتی که در حال معامله اگر مبیع از حیث مقدار معین بوده ولیکن وقت تسلیم بیشتر از مقدار مورد نظر متعاملین باشد زیاده مال بایع است. نظر مشورتی شماره ۸۹۴۰ ۱۳۶۳/۲/۱۲ بیان میدارد که ماده ۱۴۹ قانون ثبت با ماده ۳۵۵ قانون مدنی تعارضی ندارد بلکه در جهت تأیید آن تصویب شده است.

تبیین اراده طرفین در قرارداد
در تبیین مبنا و منشاء وضع مواد 355، 384 و 385 قانون مدنی توسط واضعان هوشمند آن می توان بیان نمود که توافق اراده ها که رکن اصلی ایجاد عقد می باشد در قرارداد فیمابین ظهور پیدا نموده و اراده طرفین علی الخصوص خریدار بر بنیاد پذیرش قیمت مورد توافق مرقوم در قرارداد شکل گرفته است و هرگونه الزام و اجبار به پذیرش امری غیر از مفاد قرارداد، ورود خلل به اراده واقعی طرفین محسوب گردیده و برخلاف قوانین موجد حق می باشد.
تحقق اضافه یا کسری مساحت بنا در قراردادهای پیش فروش ساختمان
همانطور که در در فوق اشاره گردید و در دادخواست خواهان های محترم نیز تصریح گردیده است، موکلین واحد آپارتمان موضوع قرارداد را به صورت پیش فروش از خواهان های محترم خریداری نموده اند و مطابق با ماده 7 قانون پیش فروش ساختمان مصوب 1389 «درصورتی که مساحت بناء براساس صورت مجلس تفکیکی، کمتر یا بیشتر از مقدار مشخص شده در قرارداد باشد، مابهالتفاوت براساس نرخ مندرج در قرارداد مورد محاسبه قرار خواهد گرفت» بنابراین ملاحظه می گردد که هرگونه مطالبه مبلغ مغایر با نرخ مندرج در قرارداد، مطابق با ماده مزبور فاقد وجاهت قانونی می باشد.
داوری در قراردادهای پیش فروش ساختمان
مطابق با ماده ۲۰ قانون پیش فروش ساختمان کلیه اختلافات ناشی از تعبیر، تفسیر و اجراء مفاد قرارداد پیش فروش توسط هیأت داوران متشکل از یک داور از سوی پیش خریدار و یک داور از سوی پیش فروشنده و یک داور مرضی الطرفین و در صورت عدم توافق بر تعیین داور مرضی الطرفین، یک داور با معرفی رئیس دادگستری شهرستان مربوطه انجام میپذیرد. در صورت نیاز داوران می توانند از نظر کارشناسان رسمی محل استفاده نمایند. بنابراین در صورتی که طرفین نسبت به پیش خرید و یا پیش فروش ساختمان اقدام و متعاقباً ملک با ایجاد زیاده یا نقیصه مواجه گردد و هر یک از طرفیت در پی احقاق حق خویش برآید و نسبت به طرح دعوی اقدام نماید، اگر قرارد به صورت رسمی تنظیم گردد که هیچگونه شبه ای در الزام رجوع به داوری متصور نمی باشد و اگر قرارداد به صوردت عادی تنظیم گردیده باشد با عنایت به اینکه علیرغم نهی قانونگذار نسبت به تنظیم عادی این قراردادها حکم صریحی نسبت به بطلان و بی اعتباری قرارداد پیش فروش بدون تنظیم سند رسمی در قانون وجود ندارد، دادگاه به نظر نگارنده ملزم به صدور قرار عدم استماع دعوا می باشد.
استناد به قاعده اقدام
در قراردادهای پیش فروش همواره وقوع زیاده یا نقیصه در متراژ ناشی از اهمال و اشتباه پیش فروشنده می باشد و نمی توان آثار زیان بار اعمال یک شخص را بر ذمه شخص دیگر بار نموده و مطابق با قاعده اقدام کسی که با اعمال و اقدامات خود زمینهساز وقوع ضرر به خویش گردد، نمیتواند ادعای حق نماید.
توصیههای مهم برای خریداران و فروشندگان
1. همیشه قرارداد را بر اساس متراژ دقیق منعقد کنید 2. جهت جلوگیری از بروز اختلاف آثار تحقق زیاده یا نقیصه در مساحت و متراژ را در قرارداد پیش بینی نمایید 3. در صورت وجود هرگونه شبهه، از مشاوره حقوقی بهره مند گردید
اگر ملکی مورد معامله واقع شود و خریدار پس از تحویل و مدتی بعد متوجه شود که بخشی از ملک در طرح تعریض خیابان قرار دارد، خریدار می تواند وجه متراژ کسری را از فروشنده مطالبه نماید؟
اگر ملکی فروخته شود و پس از استعلام از شهرداری مشخص شود که ملک با بر اصلاحی برخورد دارد و مقداری از مساحت زمین کسر خواهد شد، یعنی در وضعیت فعلی و موجود زمان تصرف خریدار مساحت شرط شده موجود بوده و در آینده به هنگام نوسازی و یا اجرای کلی طرح خریدار ملزم به رعایت بر اصلاحی باشد، در این حالت نیز حقوق قانونی مالکی که ملک او با توسعه معبر مواجه شده توسط شهرداری باید پرداخت و ادا شود. با این ترتیب، مطالبه وجهی بابت مقدار کسری موجه نمی باشد.
نمونه آرائ قضائی
رای دادگاه بدوی:
در خصوص دادخواست خواهان آقای ح.ش با وکالت آقای ح. ع. به طرفیت خواندگان خانم م م و آقایان ح و ح و س شهرت همگی الف به خواسته مطالبه مبلغ کسر مساحت ملک خریداری شده پلاک ثبتی ۳۱۹۱ بخش قنات آباد و کلیه خسارات قانونی نظر به اینکه وکیل خواهان در شرح دادخواست و لایحه ثبتی شماره ۱۱۵۰ – ۹۲/۶/۱۶ به مبایعه نامه شماره ۷۸۸۵۶۵- ۹۰/۷/۱۶ تنظیمی فی مابین موکل و خواندگان استناد و کپی مصدق مبایعه نامه تقدیم و خرید موکلش بر حسب متر مربع بوده و اکنون برابر نقشه جدید ملک ۱۱ متر کسر مساحت دارد و مبلغ ۱۱ متر مربع کسر را موکل به مبیع خیالی و ناموجود پرداخت نموده و آقای .م.ب. طی لایحه ثبتی شماره ۱۱۴۸ – ۹۲/۶/۱۶ به ضمیمه فرم وکالت نامه خواندگان تقدیم و در اظهارات جلسه دادرسی با استناد به مواد ۳۵۵ و ۳۸۵ قانون مدنی در باب نقصه اعلام نمود که خواهان میتواند فسخ کند و موکل حاضرند و لذا دادگاه برابر شرحفوق دعوی خواهان را پذیرش نداشته وفق مواد استنادی وکیل خوانده مطالبه وجه کسری ادعای بدون امر تراضی قابلیت پذیرش نداشته لذا برابر ماده ۱۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی حکم به رد دعوی خواهان صادر می نماید رأی صادره حضوری و پس از ابلاغ ظرف ۲۰ روز قابل اعتراض در محکمه محترم تجدید نظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه ۳۱ دادگاه عمومی حقوقی تهران – ملکوتی
رأی دادگاه تجدید نظر:
در خصوص تجدید نظر خواهی ح.ش با وکالت ح.ع به طرفیت ۱ – م. م. ۲ – ح. ر. ۳ – ح. ۴- س. همگی الف نسبت به دادنامه شماره ۹۴۵ مورخ ۰ ۹۲/۶/۳۱ صادره از شعبه ۳۱ دادگاه عمومی تهران که به موجب آن حکم به رد دعوی مطالبه کسری مساحت پلاک ثبتی ۳۱۹۱ بخش قنات آباد مورد معامله شماره ۷۸۸۵۶۵ صادر گردیده است نظر به اینکه دادنامه تجدید نظر خواسته با توجه به محتویات پرونده مطابق مقررات قانونی صادر گردیده است و ادعای تجدید نظر خواه قابل انطباق با شقوق ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ نمیباشد لذا اعتراض نامبرده غیر موجه تشخیص و به استناد ماده ۳۵۸ قانون مذکور ضمن رد اعتراض دادنامه تجدید نظر خواسته تأیید میگردد. رأی صادره قطعی است.
رئیس شعبه ۲۹ دادگاه تجدید نظر استان تهران – مستشار دادگاه
رای دادگاه بدوی:
در این پرونده آقای ح.ف فرزند ک با وکالت آقای م .گ دعوی به طرفیت آقای م. ح. فرزند ع به خواسته مطالبه ده میلیون تومان و هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل و هزینه کارشناسی مطرح نموده و در توضیح چنین اظهار داشته که موکل به موجب قولنامه عادی مورخ ۰ ۱۳۹۱/۹/۲۲ یک باب آپارتمان مسکونی به مساحت ۱۰۷ متر مربع از خوانده خریداری نموده و به همین اساس نیز ثمن معامله را در حق خوانده پرداخت کرده و حال متوجه شده مساحت آپارتمان ده متر کمتر از متراژ فروخته شده به خواهان بوده و بر مبنای دارا شدن به ناحق خواهان مطالبه موضوع خواسته از خوانده شده علی هذا دادگاه نظر به محتویات پرونده و توجهاً به مفاد قرارداد تنظیمی فی مابین طرفین که در ماده ۲ این قرارداد که موضوع و مشخصات مورد معامله بیان گردید اعلام شده مساحت ۱۰۷ متر مربع و در صفحه چهار قرارداد متراژ آپارتمان را به صورت تقریبی ۱۳۴ متر مربع غیر مفید اعلام نموده و اینکه بر اساس همین دو متراژ ثمن معامله را به طور مقطوع ۱/۴۷۰/۰۰۰/۰۰۰ ریال محاسبه و پرداخت کرده و ارزشی هر متر مربع ملک که بر اساس آن مبلغ کل محاسبه شود مشخص نگردیده است و به فرض صحت ادعای خواهان و اظهارات وکیل وی مشخص نیست که مبلغ خواسته که یک صد میلیون ریال است و کسر مساحت که مدعی ده متر است به چه نحو محاسبه که به این حاصل جمع رسیده و توجهاً به اصل حاکمیت اراده که از ماده ۱۰ و ۱۸۳ و ۱۹۱ قانون مدنی به نظر استنباط میگردد که قانون گذار تحقق یافتن عقد و قرارداد را حاصل توافق اداره طرفین آن و به بیان دیگر قصد انشاء آنها داشته است که با ملاحظه و مواقعه در کل قرارداد تنظیمی فی مابین طرفین و مدارکی که فروشنده با تمسک به آنها خود را مالک شناخته و بر همین اساس مال خود را فروخته و اینکه در قسمت توضیحات تصریح شده متراژ دقیق پس از دریافت سند ثبتی مشخص خواهد شد حکایت از این دارد که اراده طرفین در این قرارداد مبیع به صورت رویتی و یا به اصطلاحکلیدی بوده و متراژ مساحت دقیق مدنظر آنها نبوده چراکه در این صورت طبق عرف و بر اساس ماده ۳۵۵ قانون اخیرالذکر میتوانستند شرطی در این خصوص برای خود لحاظ نماید و با رد اظهارات وکیل محترم خواهان که مدعی است ماده ۳۵۵ قانون مدنی به اراضی مزروعی است و نمیتوان نسبت به قراردادهای دیگر تعمیم داد که به نظر با توجه به نص این ماده چنین استنباط و تفسیری قابل پذیرش نباشد و نظر به دفاعیات خوانده و رد این ادعا و خواسته خواهان و به جهت بلادلیل بودن ادعای خواهان و مستنداً به ماده ۱۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی رأی به بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام میدارد رأی صادره وفق مقررات ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض میباشد.
رئیس شعبه ۷ دادگاه عمومی حقوقی تهران – هاشمی
رأی دادگاه تجدید نظر:
حسب حکایت اوراق و محتویات پرونده آقای حرف به طرفیت آقای م. ح. نسبت به دادنامه شماره ۹۲۰۷۷۹ مورخ ۱۳۹۲/۷/۲۹ صادره از شعبه هفتم دادگاه عمومی حقوقی تهران از جهت صدور حکم به بطلان دعوی خواهان مرحله بدوی تجدید نظر خواهی نموده است که به اعتقاد این دادگاه با توجه به مندرجات پرونده پیوست و مفاد لایحه و دادخواست تجدید نظر خواهی اولاً استدلال دادگاه بدوی در مقام انشاء و صدور رأی مطابق با مدارک موجود و مفاد قرارداد تنظیمی فی مابین طرفین معامله است ثانیاً: مستفاد از مقررات موضوع ماده ۳۸۵ قانون مدنی در فرضی که ادعای خواهان مقرون به واقع باشد ایشان به لحاظ تجزیه ناپذیر بودن مبیع صرفاً حق فسخ خواهد داشت در حالی که به موجب دادخواست تقدیمی درخواست و مطالبه وجه نموده است از این رو دادگاه ضمن رد تجدید نظر خواهی مطروحه مستنداً به ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدید نظر خواسته را تأیید مینماید این رأی قطعی است.
رئیس شعبه ۵۵ دادگاه تجدید نظر استان تهران – مستشار دادگاه
پرسش ها و پاسخ های متداول
در این بخش پرسش های متداولی که در مطالبه اضافه یا کسری مساحت مبیع توسط وکیل متخصص این حوزه پاسخ داده شده است را بیان نموده ایم
خیر، همانطور که توضیح داده شده این امر بستگی به شرایط دارد و در بسیاری موارد فروشنده صرفاً حق فسخ قرارداد را دارا می باشد.
میزان اختلاف متراژ در آثار حقوقی این امر تاثیری نداشته فقط در خصوص قراردادهای پیش فروش ساختمان چنانچه مساحت بنا تا پنج درصد (5%) افزون بر زیربنای مقرر در قرارداد باشد، هیچکدام از طرفین حق فسخ قرارداد را ندارند و در صورتی که بیش از پنج درصد (5%) باشد صرفاً خریدار حق فسخ قرارداد را دارد. چنانچه مساحت واحد تحویل شده کمتر از نود و پنج درصد (95%) مقدار توافق شده باشد پیش خریدار حق فسخ قرارداد را دارد یا میتواند خسارت وارده را بر پایه قیمت روز بنا و براساس نظر کارشناسی از پیشفروشنده مطالبه کند.
بله در صورت دارا بودن شرایط قانونی می توان این امر را انجام داد.
در ابتدا باید گفت که مشاور املاک باید تلاش نماید که قرارداد را به شکل صحیح و جامع و مانع تنظیم نماید و حتما این امر را ذر نظر فرد متخصص و مشاور حقوقی یا وکلای دادگستری انجام دهد. در صورت بروز اختلاف مشاور املاک بهتر است تلاش نماید مصالحه را بین طرفین برقرار نماید و در صورت عدم تحقق سازش طرفین را جهت مراجعه نزد وکلای دادگستری متخصص رهنمون سازد، زیرا اقدام قضائی غیر صحیح وقت، هزینه و حقوق طرفین را به سادگی تضییع می نماید.

علی عبدی
وکیل پایه یک دادگستری
بیش از 16 سال تجربه وکالت تخصصی دادگستری
متخصص دعاوی ملکی و حقوقی
گروه وکلا و مشاورین حقوقی میزان
تهران، میدان ونک، خیابان نهم گاندی، پلاک 5، واحد 9
