مطالبه خسارت قراردادی

روابط قراردادی بخش جدانشدنی زندگی حقوقی افراد و کسب وکارهاست، اما همیشه همه چیز طبق قرارداد پیش نمیرود. گاهی یکی از طرفین به تعهدات خود عمل نمیکند یا کار را ناقص، دیر ، بر خلاف قرارداد انجام داده و یا اصلاً انجام نمیدهد. در این موارد، طرف متضرر حق دارد خسارتی که در نتجه خلف وعده و تخلف قراردادی طرف مقابل به وی وارد شده است را مطالبه کند. اما این مطالبه به صرف طرح ادعا موجب تحقق نتیجه مطلوب نمی گردد، بلکه باید بهدرستی و طبق شرایط قانونی انجام و برای مرجع رسیدگی کننده اثبات گردد و نیازمند شناخت دقیق مفاهیم حقوقی، انواع خسارات، شرایط مطالبه، ارکان دعوی و همچنین آگاهی از رویه قضائی می باشد.
در این مقاله، قصد داریم به زبان ساده و کاملاً کاربردی شما را با مراحل طرح دعوای مطالبه خسارت قراردادی تا دفاع در دادگاه آشنا نمائیم و گام به گام تا حصول نتیجه نهایی با شما باشیم. ما در این مقاله اول با شما بررسی می کنیم که تحت چه شرایط قانونی می توان این خسارت را مطالبه نمود و سپس به مراحل بعد و تنظیم دادخواست و انجام اقدامات لازم در دادگاه در راستای احراز رابطه قراردادی و اثبات تعهد خوانده تا بررسی تقصیر متعهد و اثبات ورود ضرر و رابطه سببیت و … می پردازیم. همچنین به این سؤال مهم پاسخ میدهیم: اگر در قرارداد، وجه التزام مشخص شده باشد، آیا هنوز هم میتوان خسارت گرفت یا خیر؟
اگر می خواهید بتوانید از حقوق خود به درستی دفاع کنید و علیرغم پرداخت هزینه های مادی و صرف زمان دعوای شما منجر به شکست نگردد، ارزش دارد که تا انتهای این گفتا با ما همراه باشید.
فهرست مطالب
تعریف مسئولیت قراردادی
مسئولیت قراردادی یعنی التزام متعهدی که از انجام تعهد تخلف کرده به جبران خساراتی که به واسطه تخلف از انجام تعهد از جانب او به متعهدله و طرف قرارداد وارد شده است.
بر اساس اصل اجباری بودن قراردادها، هر یک از متعاقدین که وفق قرارداد تعهدی را بر عهده گرفته باشد باید در موعد مقرر مفاد قرارداد را اجرا نماید، در غیر این صورت مسئول کلیه خساراتی است که به واسطه تخلف از انجام تعهد به طرف مقابل وارد شده است. جبران خسارت نیز علی الاصول به وسیله ارجاع امر به کارشناس و تعیین مبلغی پول صورت می پذیرد.
تفاوت خسارت قراردادی و وجه التزام قراردادی
توجه نمایید که در ابتدای امر باید این نکته را بررسی کنیم که مسئولیت قراردادی شما در قلمرو خسارت قرار می گیرد و یا وجه التزام. بسیاری از افراد تفاوت این دو اصطلاح حقوقی را نمی دانند یا فکر میکنند که این دو عبارت به یک معنا می باشند. بنابراین در ابتدای کار لازم است جهت تعیین صحیح خواسته و جلوگیری از وقوع اشتباه این امر را مورد بررسی قرار دهیم.
وجه التزام مبلغی است که در قرارداد به عنوان جریمه یا ضمانتنامه برای انجام تعهد یا عدم انجام آن، از قبل تعیین و توافق شده است مثل اینکه در قرارداد نوشته باشد اگر متعهد در موعد مقرر فلان کار را انجام نداد موظف است فلان مبلغ (مبلغی مشخص) روزانه، ماهیانه و یا سالیانه در حق طرف مقابل پرداخت نماید. حال اگر یکی از طرفین قرارداد تعهد خود را درست و به موقع انجام ندهد، طرف دیگر حق دارد بدون نیاز به اثبات میزان خسارت واقعی و بدون دردسر ارجاع به کارشناسی و …، همان مبلغ وجه التزام را مطالبه کند ولی خسارت قراردادی به زیانی گفته میشود که به دلیل نقض تعهد توسط یکی از طرفین، به طرف دیگر وارد میشود که علاوه بر اثبات رابطه مستقیم (سببیت) بین تخلف و وقوع خسارت، باسد مبلغ خسارت توسط خیره و کارشناس دادگستری مورد محاسبه قرار گیرد.
مستندات قانونی مرتبط با دعوی مطالبه خسارت قراردادی
✔️ مواد ۲۱۹، ۲۲۱، ۲۲۶، ۲۲۷، ۲۲۹ و ۲۳۰ قانون مدنی
✔️ مواد ۵۱۵ و ۵۲۰ قانون آیین دادرسی مدنی
✔️ قاعده تسبیب
✔️ قاعده لاضرر و لاضرار
✔️ اصل جبران کامل خسارت
✔️ لزوم جبران خسارت متضرر بی تقصیر

شرایط و ارکان دعوای مطالبه خسارت قراردادی
جهت جبران خسارت توسط متعهد علیه، شرایطی لازم است که در صورت جمع بودن این شروط متعهد ملزم به جبران خسارت است. بنابراین به طور خلاصه و مختصر درباره هر یک از آنها توضیح خواهیم داد.
- احراز رابطه قراردادی و تعهد خوانده در قرارداد (با ضمیمه کردن قرارداد به دادخواست).
- فرا رسیدن زمان انجام تعهد و انقضای موعد آن.
- تخلف از اجرای تعهد (اعم از عدم اجرای تعهد یا تأخیر در آن یا نقص در اجرای تعهد).
- تقصير متعهد در تخلف از اجرای تعهد (صرف عدم انجام تعهد در موعد مقرر خود تقصیر محسوب می شود مگر اینکه متعهد قوه قاهره یا علت خارجی را ثابت نماید.)
- ورود ضرر یا خسارت به خواهان به دلیل تخلف از اجرای تعهد.
- وجود رابطه سببیت بین تخلف از انجام تعهد و خسارت وارده (یعنی در عرف گفته شود خسارت وارده به دلیل تخلف از اجرای تعهد به وجود آمده است و به عبارتی اگر تعهد سر موعد و طبق قرار داد انجام می شد خسارت به بار نمی آمد.)
- عدم درج وجه التزام قرار دادی (زیرا در صورت پیش بینی وجه التزام، مطالبه خسارت ناشی از قرارداد منتفی بوده و امکان پذیر نیست).
حال در ذیل به بررسی موردی این شرایط می پردازیم … :
1- احراز رابطه قراردادی و درج تعهد در قرارداد :
خواهان باید با خوانده دعوا دارای رابطه قراردادی باشند و یا بهتر است بگوییم قراردادی را فیمابین خود تنظیم نموده باشند. خواهان باید تصویر قرارداد فی مابین را ضمیمه دادخواست نماید. همچنین در قرارداد باید انجام تعهدی توسط خوانده (به نفع خواهان) درج گردیده باشد و خواهان می بایست آن قسمتی که خوانده متعهد به انجام کاری شده ولی به ادعای وی از آن تخلف شده است را مشخص و به دادگاه اعلام نماید.
2- فرا رسیدن زمان انجام تعهد و انقضای آن:
الف) اگر در قرارداد موعد تعیین شده باشد ← متعهدله نمیتواند قبل از فرا رسیدن آن تقاضای اجرای تعهد نماید.
ب) اگر در قرارداد موعد مشخص نشده باشد ← تعهد حال بوده و فوراً باید اجرا شود.
ج) اگر تعیین موعد انجام تعهد به متعهدله واگذار شده باشد ← هر زمان که او مطالبه کند تعهد باید انجام شود.
3- تخلف از اجرای تعهد (عهدشکنی):
الف) عدم اجرای تعهد ← عدم اجرای تعهد در قراردادهایی قابل تصور است که پس از وقوع تخلف در موعد مقرر انجام آن در زمانی دیگر غیر ممکن باشد که اصطلاحاً به آن تعهد وحدت مطلوب می گویند برای مثال شخصی تعهد کند شام عروسی متعهدله را در تاریخ و ساعت معینی تأمین کند اما به هر دلیلی تعهد انجام نشود. در این فرض انجام تعهد پس از حتی یک روز نیز مطلوب متعهدله نبوده و فایده ای ندارد و به عبارتی سالبه به انتفاء موضوع است. بنابراین در این حالت اجبار متعهد عليه به انجام تعهد غیر عقلایی و ناممکن بوده و متعهدله صرفاً می تواند تقاضای خسارت نماید. «به عبارتی در تعهد وحدت مطلوب خسارت عدم انجام تعهد با اصل تعهد قابل جمع نیست.»
ب) تأخیر در اجرای تعهد ← در این فرض موضوع تعهد به گونه ای است که حتی پس از انقضای موعد نیز می توان آن را انجام داد و مطلوب متعهدله است، که اصطلاحاً به آن تعهد «تعدد مطلوب» می گویند برای مثال در قرارداد مشارکت در ساخت سازنده تعهد کند در موعد تعیین شده آپارتمان را تکمیل و تحویل دهد اما از انجام تعهد تخلف نماید. در این فرض متعهدله هم زمان می تواند اجبار و الزام او را به تکمیل و تحویل آپارتمان بخواهد و نیز در صورت ورود خسارت تقاضای مطالبه خسارت نماید. به عبارتی «در تعهد تعدد مطلوب على الاصول خسارت تأخیر در انجام تعهد با اصل تعهد قابل جمع است.»
ج) اجرای ناقص تعهد ← در این حالت هر چند متعهد تعهد را انجام می دهد اما کار به صورت ناقص و معیوب تحویل متعهدله می شود برای مثال، علی رغم اینکه در قرارداد درج شده است که سازنده ملک از مواد درجه یک برای ساخت استفاده نماید، اما وی برای ساخت از مواد درجه ۲ یا ۳ استفاده کند یا نقاش یا صافکار خودرو به نحو احسن آن را نقاشی یا صافکاری نکند.
دکتر کاتوزیان در این باره می نویسد اجرای نادرست و معیب قرارداد در حکم اجرا نکردن عقد است و متعهد را مسئول جبران خسارت طلبکار می کند منتها اگر کیفیت مطلوب تعهد با صرف هزینه ای نه چندان گزاف قابل تأمین باشد نمی توان متعهد را به خسارت خودداری از انجام تعهد محکوم کرد و باید مسئولیت او را به تناسب ضرری که به طلبکار وارد شده است تعدیل کرد.
اداره حقوقی قوه قضائیه نیز در این باره در نظریه مشورتی شماره 763/1401/7 مورخ 3/11/1401 بیان داشت: در فرض سؤال که متعهد برخلاف مفاد قرارداد از اجناس و مصالح غیر منطبق با موضوع قرارداد و با درجه کیفی پایین تر در امر ساخت و ساز و یا بازسازی ملک استفاده کرده و یا با همان اجناس و مصالح مورد توافق تعهد را ناقص اجرا کرده است حسب مورد خواهان می تواند الزام سازنده به اصلاح و تغییر مصالح وفق مفاد قرارداد و یا الزام وی به جبران خسارات را مطالبه کند و دعوای وی مبنی بر مطالبه خسارت فرع بر احراز عدم امکان اصلاح نیست؛ زیرا مفروض آن است که در فرض سؤال موعد اجرای تعهد قراردادی پایان یافته است و هر چند امکان درخواست الزام متعهد به اجرای تکالیف قراردادی جزء حقوق خواهان است اما مانع از انصراف وی از آن و مطالبه خسارت نمی باشد در فرض سؤال در صورت طرح دعوای الزام به رفع نقص و اصلاح ساختمان احراز مقدور بودن یا نبودن آن بر عهده مرجع رسیدگی کننده است.
بنابراین اگر نقص در اجرای قرارداد به منزله عدم انجام تعهد نباشد، متعهد له فقط می تواند مطالبه خسارت نماید در این فرض معمولاً با ارجاع امر به کارشناس میزان خسارت مشخص می شود.
نکته مهم: اگر تعهد به صورت کامل انجام نشده باشد، نقص در اجرای تعهد محسوب نمی شود، بلکه از موارد تأخیر در اجرای تعهد بوده که متعهدله می تواند هم زمان الزام متعهد به انجام تعهد و در صورت ورود خسارت مطالبه خسارت نماید.
مثال 1: اگر تعهد مربوط به پرداخت پول باشد و بخشی از آن پرداخت شده باشد، در صورت مطالبه طلبکار، خسارت تأخیر تأدیه صرفاً نسبت به مابقی بدهی محاسبه خواهد شد.
مثال2 : اگر انجام تعهد تجزیه ناپذیر باشد مثل به کار انداختن دستگاه کارخانه، عدم اجرای حتی بخش کوچکی از تعهد در حکم عدم انجام تمام آن است و در صورت ورود خسارت متعهدله می تواند آن را مطالبه نماید.
4- تقصیر متعهد:
الف) تعهد به نتیجه ← در این نوع قرارداد که متعهد به دست آمدن هدف اصلی را گردن می گیرد به صرف عدم اجرای تعهد در موعد مقرر خود تقصیر محسوب می شود و تقصیر متعهد مفروض است و حتی اثبات بی تقصیری نیز از مسئولیت او نمی کاهد؛ مگر اینکه حادثه خارجی یا قوه قاهره را اثبات نماید تا از مسئولیت بری شود (مواد ۲۲۷ و ۲۲۹ قانون مدنی). شایان ذکر است غالب قراردادها تعهد به نتیجه هستند، (مثل ساخت آپارتمان، نقاشی ساختمان، پرداخت ثمن معامله در موعد مقرر، راه اندازی دستگاه کارخانه)
ب) تعهد به وسیله ← در این قسم متعهد رسیدن به نتیجه مطلوب را تضمین نمی کند، اما متعهد می شود تمام سعی و تلاش خود را جهت رسیدن به نتیجه مطلوب به کار ببندد. در این نوع از قراردادها متعهدله باید ثابت کند متعهد تلاش کافی برای رسیدن به نتیجه مطلوب را انجام نداده و کوتاهی یا تقصیر کرده است. (مثل تعهد وکیل، امین یا پزشک البته از نظر نگارندگان تعهد پزشک جراحی پلاستیک و زیبایی تعهد به نتیجه است نه وسیله.)
ج) تعهد به تضمین ← یعنی متعهد تعهد نماید در هر حالت نتیجه مطلوب را انجام دهد و حتى قوة قاهره یا علت خارجی نیز او را از مسئولیت مبری نسازد.
5- ورود ضرر یا خسارت به خواهان:
در این موقعیت اولین سؤالی که دادگاه باید از خواهان بپرسد این است که به دلیل عدم اجرای تعهد یا تأخیر در اجرای آن توسط خوانده چه خسارتی به وی وارد شده است. زیرا بعضاً خود خواهان نمی داند چه خسارتی به وی وارد شده و به صرف تخلف از اجرای تعهد، تقاضای خسارت می نماید. باید توجه داشت هر نقص پیمانی باعث ورود خسارت به طرف مقابل نمی شود و ورود ضرر باید با شرایطی که ذیلاً بیان می شود ثابت شود.( به همین دلیل درج وجه التزام در قرارداد اهمیت ویژه ای پیدا می کند)
نکته: اگر تعهد پرداخت پول باشد، در صورت وجود شرایط ماده ۵۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی، خسارت تأخیر تأدیه به دلیل کاهش ارزش پول و ورود خسارت به طلبکار پرداخت می شود.
هدف از مسئولیت قراردادی جبران کامل ضرر است که بر پایه قاعده لاضرر استوار است. ضرر را به دو نوع تقسیم می کنند ضرر مادی (مالی) و ضرر معنوی. ضرر مادی خود به دو قسم تقسیم می شود: ضرر مستقیم به عین مال و ضرری که بابت محرومیت از منافع به وجود می آید (تقویت منافع).
اقسام ضرر
ضرر مادی:
- ضرر مادی که باعث خسارت به عین مال می شود: برای مثال کسی با دیگری قرارداد کند که از اسب وی نگهداری نماید، ولی در نتیجه تقصیر او اسب تلف شود یا تعمیر کار خودرو را ناقص و معیوب تحویل دهد.
- ضرر مادی که باعث از بین رفتن منفعت می شود (تفویت منفعت): در برخی اوقات به واسطه عهد شکنی متعهد مستقیماً به مال متعهدله خسارت وارد نمی آید اما او را از منفعتی که در تاریخ نزدیک تر باید به دست میآورد محروم می کند. مثلاً فروشنده تعهد کند ملک موضوع قرارداد را یک ماه دیگر به خریدار تحویل دهد ولی در موعد مقرر از انجام تعهد به هر دلیلی مثل آماده نبودن ساختمان امتناع ورزد در این حالت هر روز تأخیر در تحویل مبیع خریدار را از منفعتی که باید از ملک می برد محروم خواهد کرد. خواهان در این فرض می تواند خواسته مطالبه خسارت یا مطالبه اجرت المثل که نوعی خسارت محسوب می شود مطرح نماید.
فوت منفعت خود به دو نوع تقسیم میشود:
- منفعت ممکن الحصول: به بیانی ساده، یعنی منافعی که مقدمات حصول آن فراهم بوده و بر حسب عادت و جریان عادی امور در آینده به دست می آید یا به عبارتی، مقتضای ایجاد آن فراهم باشد (ماده ۱۴ قانون آیین دادرسی کیفری و تبصره ۲ آن درباره خسارت غیر قراردادی به این امر تصریح دارد) منافعی که متعهدله می تواند مطالبه کند، اعم از منافع مستوفات (منافعی که خوانده از آن استفاده کرده) و منافع غیر مستوفات (منافعی که خوانده از آن استفاده نکرده) می باشد مانند تأخیر در تحویل آپارتمان. به منافع ممكن الحصول، عدم النفع قطعی یا منافع مسلم یا محقق نیز می گویند.
- منافع عدم النفع: یعنی منافعی که عادتاً و بر حسب جریان عادی امور به دست نمی آید و تحقق آن در آینده احتمالی است. برای مثال کسی که خانه ای خریداری کرده است، بگوید اگر خانه در تاریخ مقرر تحویل وی می شد و بعد از یک ماه آن را می فروخت و در کار دیگری سرمایه گذاری می کرد سود چند برابری نصیب وی می شد. این نوع منفعت که به آن عدم النفع محتمل الحصول یا منفعت احتمالی گفته می شود بر طبق تبصره ۲ ماده ۵۱۵ قانون آیین دادرسی مدنی قابل مطالبه نیست
ضرر معنوی:
زیان معنوی به دلالت ماده ۱۴ قانون آیین دادرسی کیفری، عبارت از صدمات روحی یا هتک حیثیت و اعتبار شخصی، خانوادگی یا اجتماعی است بنابراین اگر به واسطه تخلف از اجرای تعهد صدمات روحی و روانی یا خسارت به اعتبار آبرو و شئون وابسته به شخص انسان یا حیثیت شغلی متعهدله وارد آید وی می تواند آن را مطالبه نماید. هر چند ضابطه و معیاری برای اندازه گیری دقیق این نوع خسارت وجود ندارد و حقیقتاً آبرو و حیثیت برباد رفته انسان شریف را نمی توان با پول جبران کرد و محاکم نیز در این زمینه با مشکل مواجه اند، اما به هر تقدیر جبران خسارت حتی به صورت ناقص قطعاً بهتر از عدم جبران آن است و می تواند مرهم کمی بر درد و آلام روحی یا هتک حیثیت زیان دیده باشد، بنابراین اگر فی الواقع ورود خسارت معنوی احراز گردد این خسارت نباید جبران نشده باقی بماند.
برای مثال، مسئول تالار شب عروسی زوجین به بدترین شکل ممکن از مهمانان پذیرایی نماید و یا شام عروسی به تعداد مهمانان تهیه نشده باشد و از این رهگذر حیثیت و آبروی زوجین نزد مهمانان خدشه دار شود. چراکه مراسم عروسی در عرف و نزد مردم جایگاه ویژه ای دارد که همه انتظار دارند به بهترین شکل اجرا و به شبی به یادماندنی تبدیل شود. نه آنکه با تقصیر و بی تدبیری مسئولین برگزار کننده به تلخ ترین شب عروس و داماد مبدل گردد تا آثار روحی آن سالها در ذهن بماند. یا مثلاً دوربین فیلم بردار در شب عروسی دارای نقص بوده و نتوانسته تصاویر مناسب از مراسم تهیه کند.
تشخیص میزان و نوع جبران خسارت بر اساس شدت و ضعف صدمات روحی وارده و در نظر داشتن عرف جامعه و میزان مسئولیت و نوع تعهد با دادگاه رسیدگی کننده به پرونده است و قانون گذار در این باره اختیار کامل و تام به دادرس داده است بر اساس وحدت ملاک از ماده ۱۰ قانون مسئولیت مدنی، نوع جبران خسارت می تواند پول یا موارد دیگر باشد. برای مثال، در فرض پذیرایی غیر مناسب توسط مسئول تالار که فوق بیان شد می توان مبلغی پول (به میزان کل قرارداد یا کمتر یا بیشتر) به عنوان خسارت معنوی در نظر گرفت و در مثال نقص در فیلم برداری شب عروسی می توان فیلم بردار را به تهیه ۳ یا ۴ کلیپ چند دقیقه ای از عروس و داماد به صورت جداگانه یا مبلغ آن محکوم کرد.
فرصت از دست رفته: ممکن است ضرر نه مادی باشد و نه معنوی، بلکه به علت تقصیر طرف قرار داد، فرصت کسب منافع یا جلوگیری از ضرر از دست برود و برگشت به آن شرایط نیز غیر ممکن باشد. به این وضعیت «فرصت از دست رفته» یا «از دست دادن امکان» می گویند. برای مثال وکیل به دلیل سهل انگاری در مهلت قانونی نسبت به حکمی که به ضرر موکل صادر شده است تجدید نظر خواهی نکند و مهلت اعتراض منقضی شود. این نوع ضرر صراحتاً در قوانین موضوعه پیش بینی نشده اما حقوق دانان اصل ضرر را پذیرفته اند ولی در چگونگی جبران آن وامانده اند و راهکار دقیق مطرح نشده است.
دکتر کاتوزیان در این باره می نویسد وکیل در صورتی مسئولیت دارد که احتمال نقض حکم بیش از تأیید آن باشد و از مجموع رویه قضایی چنین استنباط می شود که بخت دست رفته باید واقعی و جدی باشد و حقوق به توهم وجود این بخت امکان ساده یا اتفاقی اعتنایی نمی کند (کاتوزیان مسئولیت مدنی ج ۱، ش ۱۲۴). بنابراین، باید دید از اقدام قانونی یا قراردادی واقعاً امتیازی کسب می شد یا خیر و آیا احتمال به دست آوردن امتیاز بیشتر از عدم دستیابی به آن امتیاز بوده یا خیر خاطر نشان می سازد اگر شرایط و ارکان ضرر معنوی وجود داشته باشد می توان از آن طریق و بر همین مبنا جبران خسارت نمود.
ضرر باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟
- ضرر باید حتمی باشد نه احتمالی: ضرری قابل جبران است که مسلم و حتمی باشد و ضرر احتمالی قابل جبران نیست. مثلاً فروشنده در موعد مقرر ملک را تحویل خریدار ندهد. در اینجا خریدار از منفعت ملک محروم گردیده است و ضرر او حتمی است، اما او نمی تواند ادعا کند اگر ملک را در موعد مقرر تحویل می گرفت، می توانست با فروش آن در کار دیگری سود چند برابری کسب می نمود زیرا این ضرر احتمالی است.
- ضرر باید مستقیم باشد: یعنی بین فعل یا ترک توسط متعهد و ضرر وارده حادثه دیگری وجود نداشته باشد، طوری که عرفاً بتوان گفت ضرر به وجود آمده ناشی از فعل یا ترک فعل خوانده بوده است. این شرط ناظر به رابطه سببیت بین ضرر و فعل زیان بار است. ماده ۵۲۰ قانون آیین دادرسی مدنی به این ویژگی اشاره دارد.
- ضرر باید قابل پیش بینی باشد: ضرری که قابل پیش بینی نباشد، در واقع وارد اراده مشترک طرفین نشده است. لذا خسارت غیر متعارف را نمی توان از طرف مقابل مطالبه کرد. دکتر صفایی بیان می دارد، اگر ضرر قابل پیش بینی نباشد در واقع به وجود رابطه سببیت میان ضرر و عدم اجرای قرارداد نیز می توان شک کرد مثلاً بازرگانی کت و شلوار خود را به خشک شویی می دهد و متصدی خشکشویی تعهد میکند تا آن را دو روز بعد، ساعت ۱۰ صبح تحویل دهد و بازرگان که قصد شرکت در عقد قراردادی را در ساعت ۱۱ آن روز دارد به تعهد متصدی اعتماد می کند و لباس دیگری را آماده نمی نماید در موعد مقرر لباس آماده نمی شود و بازرگان چند ساعتی تأخیر می کند و به همین جهت سود زیادی را از دست می دهد در اینجا می توان گفت رابطه سببیت میان ضرر تاجر و خلف وعده متصدی خشک شویی وجود ندارد زیرا تاجر نیز اهمال کرده است. دکتر صفایی شرط قابل پیش بینی بودن ضرر را بی فایده می داند زیرا معتقد است ضرر غیر قابل پیش بینی معمولاً ضرر غیر مستقیم است و شاید به همین جهت در قانون مدنی به این شرط تصریح نشده است. بنابراین می توان گفت شرط مستقیم بودن ضرر ما را از شرط غیر قابل پیش بینی بودن بی نیاز می کند (صفایی قواعد عمومی قراردادها، ص ۲۱۵ کاتوزیان قواعد عمومی قراردادها، ج ۴، ش ۸۳۲)
- جبران ضرر به موجب قانون توافق با عرف تصریح شده باشد: دکتر کاتوزیان تصریح این شرط در ماده ۲۲۱ قانون مدنی را یک قید اضافی می داند زیرا به دشواری می توان نمونه ای آورد که نقض عهد بشود و عرف مدیون عهد شکن را مسئول جبران خسارت نداند (کاتوزیان قواعد عمومی قراردادها، ج ۴ ش ۸۵۲)
- ضرر قبلاً جبران نشده باشد (لزوم بقاء ضرر): زیرا یک ضرر را دو بار نباید جبران کرد على الخصوص خساراتی که بیمه شده و شرکت بیمه ضرر را جبران کرده باشد بنابراین جبران ضرر از دو جهت فاقد مبنای حقوقی است.
رابطه سببیت که یکی از مشکل ترین مسائل و مباحث در حقوق است یعنی انتساب ضرر به فاعل به دلیل فعل یا ترک فعل ایجاد شده محرز باشد. به عبارتی در عرف جامعه بگویند به علت تخلف از اجرای تعهد توسط خوانده خسارت وارده به وجود آمده است و اگر متعهد حسب مورد فعل یا ترک فعل موضوع قرارداد را سر موعد انجام می داد یا آن را ترک می کرد، ضرر ایجاد نمی شد. یعنی علت مستقیم و بی واسطه ضرر را متعهد علیه بدانند. اگر رابطه سبیت وجود نداشته باشد، ضرر وارده به متعهد استناد ندارد و قابل انتساب به او نیست. برای مثال شاگرد مغازه که امین محسوب می شود در مغازه را باز بگذارد و اموال مغازه به سرقت برود، در این فرض عرف شاگرد را مسئول ضرر می داند.
6- وجود رابطه سببیت بین تخلف از انجام تعهد و خسارت وارده:
رابطه سببیت که یکی از مشکل ترین مباحث در حقوق است یعنی انتساب ضرر به فاعل به دلیل فعل یا ترک فعل ایجاد شده محرز باشد. به عبارتی در عرف جامعه بگویند به علت تخلف از اجرای تعهد توسط خوانده خسارت وارده به وجود آمده است و اگر متعهد حسب مورد فعل یا ترک فعل موضوع قرارداد را سر موعد انجام می داد یا آن را ترک می کرد، ضرر ایجاد نمی شد. یعنی علت مستقیم و بی واسطه ضرر را متعهد علیه بدانند. اگر رابطه سبیت وجود نداشته باشد، ضرر وارده به متعهد استناد ندارد و قابل انتساب به او نیست. برای مثال شاگرد مغازه که امین محسوب می شود در مغازه را باز بگذارد و اموال مغازه به سرقت برود، در این فرض عرف شاگرد را مسئول ضرر می داند.

7- عدم درج وجه التزام در قرارداد:
وجه التزام با خسارت ناشی از قرارداد قابل جمع نیست، زیرا با پیش بینی و توافق طرفین بر وجه التزام، مطالبه خسارت ناشی از قرارداد به صورت ضمنی اسقاط شده است، خواه خسارت واقعی بیشتر از وجه التزام باشد، خواه کمتر.
سؤالی که به ذهن متبادر می شود این است که آیا در صورت توافق طرفین مبنی بر جمع شدن وجه التزام و خسارت واقعی ناشی از قرارداد آیا به این تراضی می توان ترتیب اثر داد؟
برخی ها با این استدلال که هدف از مسئولیت قراردادی جبران ضرر است، نه سودجویی و انتفاع و اینکه چهره واقعی وجه التزام جبران خسارت است نه مجازات متخلف جبران مضاعف خسارت و جمع این دو را حتی در صورت توافق صحیح نمی دانند. اما از فحوای بحث دکتر کاتوزیان (در کتاب قواعد عمومی قراردادها، ج ۴ قسمت اخیرش ۸۵۹) برداشت می شود ایشان اعتقاد دارند که اگر تعهد وحدت مطلوب باشد، وجه التزام و خسارت ناشی از قرارداد قابل جمع نیست اما اگر تعهد تعدد مطلوب بوده باشد در صورت توافق، این دو قابل جمع است. همچنین دکتر شهیدی در کتاب خود می نویسد، مسئولیت جبران خسارت ناشی از تخلف در حقیقت منشأ جداگانه ای برای مسئولیت متخلف غیر از تعهد مستقل او به پرداخت مبلغی در صورت تخلف، به حساب می آید؛ بنابراین، علاوه بر مورد تعهد مستقل، متعهد ملزم به جبران خسارت ناشی از تخلف نیز خواهد بود.
شرط افزایش دهنده یا کاهش دهنده مسئولیت
1) شرط افزایش دهنده مسئولیت
همان طور که در بخش قبلی اشاره شد، طرفین می توانند شرط کنند به جای خسارت واقعی در صورت تخلف مبلغی ثابت یا روزانه مبلغ معینی را به متعهدله بپردازد. این شرط بر اساس مواد ۱۰ و ۲۳۰ قانون مدنی تحت عنوان وجه التزام صحیح و معتبر است مگر اینکه وجه التزام آن قدر زیاد باشد که مخالف نظم عمومی و اخلاق حسنه محسوب شود (مواد ۱۰ و ۹۷۵ قانون مدنی).
2) شرط کاهش دهنده مسئولیت
الف) شرط محدود کننده مسئولیت: در این نوع از شرط که خود نوعی وجه التزام نیز می توان تلقی شود متعهد ملزم می شود در صورت تخلف از اجرای تعهد «تا مبلغ معینی» (مثلاً تا ۱۰ میلیون یا تا ۱۰% از کل قرارداد) را به عنوان خسارت بپردازد. در این حالت مطالبه مبلغ بیشتر فاقد مبنای حقوقی است.
ب) شرط عدم مسئولیت: در این نوع از شرط در قرارداد آورده می شود چنانچه خسارتی به بار آید متعهد در هیچ صورتی مسئول جبران آن نخواهد بود مثلاً مالک مال اصرار دارد امین مال وی را قبول کند و امین نیز با این شرط که مسئول ضرر احتمالی نباشد آن را قبول نماید.
این شرط بر طبق اصل حاکمیت اراده یا اصل آزادی قراردادی صحیح است مگر در سه حالت: الف) تقصیر عمدی (ب) خسارت و صدمه های بدنی (ج) لطمه به حیثیت شرافت و آبرو
موارد معافیت متعهد از جبران خسارت علی رغم عدم اجرای تعهد و یا ورود ضرر به طرف مقابل (موارد رافع مسئولیت متعهد)
به دلالت مواد ۲۲۷ و ۲۲۹ قانون مدنی، ضرر یا عدم اجرای تعهد نباید ناشی از حادثه ای باشد که دفع آن خارج از حیطه اقتدار متعهد است و به نوعی رابطه سببیت را قطع نماید.
علت خارجی به دو بخش تقسیم میشود:
یکی قوه قاهره یا فورس ماژور و دیگری فعل متعهدله و یا شخص ثالث
قوة قاهره: قوه قاهره باید سه شرط داشته باشد. خارجی باشد یعنی خارج از کنترل و اقتدار متعهد باشد غیر قابل دفع باشد و غیر قابل پیش بینی باشد. مثل سیل، زلزله جنگ اعتصاب کارگران، تحریم چنانچه مانع اصلی عدم اجرای تعهد قلمداد شود و با این شرط که بعد از انعقاد عقد حادث شده باشد بیماری متعهد علیه در حالتی که مانع انجام تعهد شده و مشروط بر اینکه تعهد بالمباشره باشد یا ممنوعیت قانونی مثل اینکه دولت به یکباره صدور کالایی را ممنوع سازد یا از ترخیص آن امتناع ورزد یا از نمایش یک فیلم جلوگیری کند.
فعل متعهدله یا شخص ثالث: این دو مورد نیز باید سه شرط داشته باشد. خارجی باشد یعنی خارج از کنترل و اقتدار متعهد باشد غیر قابل دفع باشد و غیر قابل پیش بینی باشد. مانند اینکه شخص ثالثی به عمد یا غیر عمد مانع انجام کار متعهد شده باشد.
نکته مهم ۱: در تعهدات به نتیجه صرف عدم انجام تعهد در موعد مقرر تقصیر محسوب و مشارالیه باید جبران خسارت نماید، مگر اینکه متعهد موارد فوق را اثبات نماید. (به عبارتی تقصیر مفروض است.)
نکته مهم 2 : برخی ها به اشتباه تصور می کنند وجه التزام از شمول قاعده فوق خارج است، اما این توهم را باید از ذهن دور کرد زیرا وجه التزام نیز در زمره خسارات به شمار می آید و مشمول قاعده گفته شده در مواد ۲۲۷ و ۲۲۹ می شود و تنها تفاوت آن این است که طرفین درباره خسارت قبلاً توافق کرده اند بنابراین صحیح نیست علی رغم اینکه رابطه سببیت قطع شده و خسارت منتسب به متعهد نیست او را مسئول جبران خسارت بدانیم.
نمونه دادخواست مطالبه خسارات قراردادی
خواهان : ……………….
خوانده : ……………….
خواسته :
مطالبه خسارات وارده و ضرر و زیان ناشی از عدم رعایت ضوابط فنی و تخلفات ساختمان سازی توسط پیمانکار وفق نظر کارشناس تامین دلیل به مبلغ ……. ريال به انضمام کلیه خسارات قانونی
دلایل و منضمات :
سند مالکیت، قرارداد شماره …… مورخ …….، گزارش کارشناسی تامین دلیل، مدارک واریز وجوه، وکالتنامه وکیل و …
شرح خواسته:
بسمه تعالی
ریاست محترم مجتمع قضائی ……. تهران
با سلام و عرض ادب، احتراماً به استحضار می رساند پیرو تصمیم اینجانب مبنی بر بازسازی منزل مسکونی خویش واقع در …… شخصی توسط دفتر املاک …. به بنده معرفی می گردد. شخص مزبور (خوانده) خود را به عنوان مهندس دارای مجوز از نظام مهندسی معرفی می نمایند و مراتب منجر به انعقاد قرارداد پیوست مورخ ….. می گردد. پیرو قرارداد مورد اشاره پیمانکار (خوانده) متعهد می گردند آپارتمان مسکونی بنده را به شرح مرقومات مذکور در قرارداد، بازسازی و واحد مورد اشاره را در مورخه ….. تحویل نمایند و تا تاریخ ……. جمعاً مبلغ ……. ریال به خوانده محترم پرداخت گردیده است. متاسفانه خوانده موصوف به علت عدم رعایات نظامات مهندسی و ایمنی و تخلفات ساختمان سازی مانند استفاده از بطری آب معدنی به جای لوله در چاه حمام و پوشاندن شیرهای اطمینان ساختمان و برق کشی غیر اصولی و ایرادات فنی در لوله کشی و اجرای نامناسب کاشی کاری … و عدم تطابق اجرای عملیات نوسازی با نقشه مورد توافق و همینطور عدم تکمیل پروژه در مدت قرارداد، موجبات ورود خسارت به اینجانب را فراهم می آورند و علیرغم پرداخت مبلغ فوق الذکر به پیمانکار، به ناچار خود با پرداخت هزینه مضاعف اقدام به تخریب بخش های زیادی از بنای احداثی و تکمیل پروژه نموده ام. ضمنا برای اثبات ورود خسارات و میزان درصد پیشرفت پروژه و میزان باقیمانده و برآورد هزینه های انجام شده و برای جلوگیری از امحاء دلایل استنادی، درخواست تامین دلیل از شورای حل اختلاف ناحیه … صورت پذیرفته که منتهی به صدور نظریه کارشناسی پیوست گردیده است. به شرح نظریه کارشناس راه و ساختمان، هزینه های مربوط به تخلفات انجام شده خارج از ضوابط فنی که نیاز به تخریب و اصلاح مجدد داشته به ماخذ زمان ارائه نظر کارشناس به مبلغ ….. ريال ارزیابی گردیده است. فلذا با توجه به مراتب مذکور مستند به مواد 230،221،220،219 قانون مدنی و همچنین مواد 515 و 519 قانون آئین دادرسی مدنی، محکومیت خوانده محترم به شرح ستون خواسته از مقام محترم مورد استدعا می باشد.
با تشکر و تجدید احترام
هزینه دادرسی دعوای مطالبه خسارت ناشی از قرارداد
دعوای مطالبه خسارت ناشی از قرارداد از دعاوی مالی پولی به شمار می آید که در ایتدا شما می توانید مبلغ خواسته را تقویم نمایید. اگر می خواهید که پرونده به دادگاه های عمومی حقوقی ارجاع گردد میزان خواست را مازاد بر یکصد میلیون تومان تقویم نمایید. در صورت تقویم خواسته به پایین تر از مبلغ فوق پرونده به دادگاه صلح صالح به رسیدگی ارجاع می گردد. توجه گردد اگر خسارت توسط کارشناس تامین دلیل برآورد گردیده است، میزان خواسته می بایست بر مبنای مبلغ خسارت اعلامی توسط کارشناس تقویم گردد.
لازم به ذکر است که پس از مشخص گردیدن میزان خسارت وارده و مورد حکم قرار گرفتن خسارت مزبور توسط دادگاه، هزینه دادرسی می بایست مطابق با آن مبلغ پس از ارسال اخطار رفع نقص شعبه رسیدگی کننده بدوی پرداخت شود. (برخی مواقع نیز شعبات رسیدگی کننده نسبت به این امر حساسیت به خرج نمی دهند)
مرجع صالح به رسیدگی
دادگاه صالح جهت رسیدگی به دعوا بر طبق مواد ۱۱ و ۱۳ قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 12 قانون شوراهای حل اختلاف مصوب 1402 بسته به میزان تقویم خواسته، محاکم عمومی حقوقی یا دادگاه صلح محل اقامت خوانده و یا محل انعقاد قرارداد و یا محل انجام تعهد می تواند باشد.
ارجاع پرونده به کارشناسی
بر اساس «اصل جبران کامل خسارت» علی الاصول محاکم در صورت پذیرش دعوا موضوع را به کارشناسی ارجاع و مبنای خسارت نیز قیمت زمان کارشناسی می باشد با این شرط که مدت زمان متعارفی از ورود خسارت سپری نشده باشد.
نمونه آراء صادره از محاکم در خصوص مطالبه خسارات قراردادی
در خصوص دعوی خواهان آقای م.خ به طرفیت خوانده آقای ب.ج با وکالت آقای رو م.ب به خواسته صدور حکم مبنی بر مطالبه خسارت ناشی از تقصیر خواندگان و مطالبه خسارت عدم النفع ناشی از بلا استفاده بودن خودرو و بروز تحمیل خسارت سنگین مالی و سربار هزینه ای که برای خود و خانواده در این مدت توقیف شده است و مطالبه خسارت وارده و تأمین هزینه ها و اموال از دست رفته تا زمان رفع توقیف خودرو از سوی خواندگان و تحویل خودرو و انتقال مالکیت و هزینه کارشناسی و خسارات دادرسی خواهان بیان میدارد یک دستگاه خودرو هیوندای تیپ جنسیس مدل ۲۰۰۹ را از آقای ب فرزند ل خریداری نموده و ثمن آنرا به صورت کامل پرداخته است و در زمان انتقال متوجه گردیده طلبکاران مالک اصلی خودرو آقای ب.ج به علت اینکه خودرو به نام وی است آن را به عنوان طلب در محاکم حقوقی توقیف نموده و هر زمان که با فشار ایشان اقدام به رفع توقیف میشده طلبکار دیگری اقدام به توقیف خودرو بابت بدهی ایشان می نموده به نحوی که خودرو از تاریخ ۱۳۹۷/۰۱/۱۶ در پارکینگ توقیف بوده و امکان رفع توقیف میسر نمی باشد و خسارتی بابت این موضوع به وی وارد شده است خوانده ردیف دوم آقای بختیار نژاد اعلام میدارد من هیچ نقشی در توقیف خودرو نداشته ام و مسئول چک ها و سایر دیون آقای ج نیستم و با توجه به مدارک اینجانب هیچ گونه توقیفی بر روی پلاک نداشته ام و با عنایت به نظر کارشناس رسمی دادگستری میزان استهلاک خودرو سالانه دو درصد از قیمت خودرو اعلام نموده و خودرو ارزش آن در سال ۱۳۹۷، ۳۰۰ میلیون تومان و سال ۱۳۹۸، ۵۵۰ میلیون تومان و سال ۹۹ و ۱۴۰۰ یک میلیارد تومان میباشد و میزان هزینه پارکینگ از تاریخ ۱۳۹۷/۰۱/۱۶ روزانه ۲۲ هزار تومان حسب استعلام از پارکینگ محل توقیف تعیین شده است و آقای ج خوانده پرونده به نظر کارشناس اعتراض نموده اما هزینه هیأت کارشناسی را پرداخت ننموده است. و لذا تقصیر خوانده محرز است، لذا دادگاه دعوی خواهان را وارد تشخیص و مستنداً به مواد ۲ و ۳ و ۴ قانون مسئولیت مدنی و مواد ۱۹۸ و ۲۶۵ و ۳۰۳ و ۵۱۵ و ۵۱۹ از قانون آیین دادرسی مدنی حکم به محکومیت خوانده به پرداخت خسارات وارده در خصوص خسارت استهلاک و هزینه پارکینگ با توجه به نظر کارشناس میزان استهلاک ۲ درصد از قیمت خودرو در سال ۱۳۹۷ به قیمت ۳۰۰ میلیون تومان و در سال ۱۳۹۸ به مبلغ ۵۵۰ میلیون تومان و سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ مبلغ ۱ میلیارد تومان تعیین شده لذا دادگاه خوانده را به پرداخت ۲ درصد از مبالغ اعلام شده و هزینه پارکینگ از تاریخ ۱۳۹۷/۰۱/۱۶ روزانه ۲۲ هزار تومان و خسارات دادرسی فوق الذکر در حق خواهان صادر و اعلام مینماید و در خصوص خوانده ردیف دوم با توجه به اینکه دلیلی برای اثبات وجود خسارت از سویی وی محرز نمی باشد مستنداً به بند ۴ ماده ۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوا صادر و اعلام می گردد و در خصوص خسارت خواب خودرو مورد ادعایی خواهان با عنایت به اینکه با خودرو مذکور خواهان کاری انجام نمیداده لذا مطالبه وجه بابت خواب خودرو قابلیت استماع ندارد و در خصوص سایر خسارتها نیز به واسطه عدم احراز رابطه سببیت و اینکه خسارت ناشی از عدم نفع قابلیت استرداد ندارد مستنداً به ماده ۲ قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوا صادر و اعلام می گردد رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی در دادگاه تجدید نظر استان تهران میباشد.
در خصوص دعوی ع.م با وکالت خانم ش.ح به طرفیت خانم مغن به خواسته مطالبه مبلغ ۱۰۸/۰۵۰/۰۰۰ ریال به انضمام خسارت تأخیر تأدیه خواهان توضیح داده در تاریخ ۱۳۸۵/۰۹/۰۷ شش دانگ یک واحد آپارتمان واقع در اندیشه…. را از خانم .م.غ خریداری نموده ام طبق مبایعه نامه فروشنده مکلف به تحویل ملک در تاریخ ۱۳۸۵/۱۱/۳۰ بوده است و براساس تعهد ایشان که در مبایعه نامه مندرج و به امضای ایشان رسیده است در صورت عدم اجرای تعهد وی مکلف به پرداخت روزانه مبلغ ۵۰۰۰ تومان میباشد بعد از تنظیم مبایعه نامه فروشنده از تنظیم سند رسمی استنکاف نموده و اینجانب ناگزیر به مراجعه به مراجع قضایی گردیده ام و در نهایت با صدور رأی الزام خوانده به تنظیم سند رسمی از سوی دادگاه نماینده اجرای احکام در تاریخ ۱۳۹۱/۰۹/۰۲ سند رسمی را به اینجانب انتقال داده اند بنابراین با توجه به تعهد مندرج در مبایعه نامه برای فروشنده اینجانب مبلغ ۱۰۸/۰۵۰/۰۰۰ ریال که مورد تعهد خوانده به دلیل عدم تحویل ملک تاکنون از تاریخ ۱۳۸۵/۱۱/۳۰ تا زمان صدور و اجرای حکم مطالبه می نماید تاریخ ۱۳۹۱/۰۹/۰۲ دو هزار و صد و شصت و یک روز خوانده پاسخ داده در قرارداد توافق شده مبلغ ۷/۰۰۰/۰۰۰ تومان در مورخه ۱۳۸۵/۱۱/۳۰ و در زمان تحویل به اینجانب پرداخت شود و خواهان در تاریخ مذکور مبلغ مذکور را پرداخت نکرده است و نظر به اینکه تعهدات متقابل بوده لذا تقاضای رد دعوی خواهان را دارم دادگاه با عنایت به مراتب فوق و از توجه به جامع محتویات پرونده و نظر به اینکه در قرارداد مستند دعوی مقرر شده مبلغ هفت میلیون تومان در مورخه ۱۳۸۵/۱۱/۳۰ که زمان تاریخ تحویل مبيع است به خوانده پرداخت شود و نظر به اینکه تعهدات متقابل بوده و خواهان دلیلی بر انجام تعهد ابراز نداشته و مادام که خواهان به تعهد خود عمل نکرده نمی تواند خوانده را ملزم به انجام تعهد کند و خوانده حق داشته از تحویل مبیع خودداری کند لذا دعوی خواهان به نظر دادگاه غیر ثابت تشخیص : مستنداً به مواد ۱۰ و ۲۱۹-۲۷۷ قانون مدنی و ۱۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام میگردد رأی صادره ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظرخواهی در دادگاه محترم تجدید نظر استان تهران میباشد.

پرسش و پاسخ
پرسش: آیا در خواسته مطالبه خسارت قراردادی خواهان می تواند خسارت تأخیر تأدیه را نیز مطالبه نماید؟
پاسخ: نظر به اینکه خسارت به نرخ روز ارزیابی می شود خسارت تأخیر نیز داخل در آن است و مضافاً اینکه در حقوق ایران خسارت از خسارت قابل مطالبه نیست و رویه قضایی نیز در این باب قاطع است، نمی توان آن را طلب کرد. اما در صورت صدور حکم به خسارت قراردادی و قطعیت آن با توجه به اینکه خسارت تبدیل به دین می شود، در صورت تأخیر محکوم علیه جهت پرداخت آن محکوم له می تواند خسارت تأخیر تأدیه آن را از زمان قطعیت حکم لغایت اجرا بخواهد.
پرسش: آیا جمع بین مسئولیت قراردادی و مسئولیت غیر قراردادی امکان پذیر است؟
پاسخ: اگر خسارت از دو ناحیه وارد شده باشد و ضرر مستند به تخلف از اجرای تعهد و ضمان قهری مشترک نبوده بلکه متعدد باشد چون خسارات متفاوت اند منعی جهت مطالبه دو خسارت متفاوت از دو مبنا مسئولیت قراردادی و غیر قراردادی وجود ندارد؛ برای مثال نقاش خودرو هم زمان که کار خود را به نحو مطلوب انجام نداده و دارای نقص است، با بی توجهی خود شیشه خودرو را بشکند و از این باب نیز خسارتی به خودرو وارد آورد.
ممنونم که تا پایان این مقاله با ما همراه بودین و امیدوارم که این مقاله براتون مفید بوده باشه. اگر سئوالی بود که در این مطالب پاسخ داده نشد و یا هر سئوال دیگه که داشتین بدونید که ما همیشه همراه و یاور شما هستیم و می تونید برای مشاوره با ما تماس بگیرین. با آرزوی موفقیت

عارف لطف اللهی
دانش آموخته مقطع دکتری حقوق خصوصی
رتبه اول کانون وکلای دادگستری
بیش از 16 سال تجربه وکالت تخصصی دادگستری
گروه وکلا و مشاورین حقوقی میزان
تهران، میدان ونک، خیابان نهم گاندی، پلاک 5، واحد 9
